وقتی خداوند از پشت،دستهایش را روی چشمانم گذاشت،از لای انگشتانش آنقدر محو دیدن دنیا شدم که فراموش کردم منتظر است نامش را صدا کنم...
وقتی خداوند از پشت،دستهایش را روی چشمانم گذاشت،از لای انگشتانش آنقدر محو دیدن دنیا شدم که فراموش کردم منتظر است نامش را صدا کنم...
تو که در علم خود زبون باشی
عارف کردگار چون باشی؟
شب های دراز بی عبادت، چه کنم طبعم به گناه کرده عادت چه کنم گویند کریم است و گنه می بخشد گیرم که ببخشد زخجالت چه کنم
وقتــی سکوت خــدا را در برابر راز ُ نیــازت دیدی
نگــو خـدا با مــن قهر است...
او به تمـام کـائنات فرمــان سکوت داده
تــا حرف دلـــت را بشـــنود...
پس حرف دلــت را به او بگــو...
خدایـــــــــــا ، دخـلـَم با خرجـم نمیخواند ، کم آورده ام ، صبری که داده بودی تمام شد ، ولی دردم همچنان باقیست !!! بدهکار قلبم شده ام ، میدانم شرمنده ام نمیکنی؛ باز هم صبـــــــر میخواهم.
خدایا! از هیچ دشمنی نمی هراسم،
چون تو در کنارمی،
آنجا که تو هستی اشکها سوزنده نیستند،
مرگ هم تلخ نیست اگر با من بمانی همیشه پیروزم
بخدا گفتم خستم
گفت:"لا تنقطوا من رحمت الله;از رحمت من نا اميد نشويد"
گفتم:هيچكس نميدونه تو دلم چي ميگذره
گفت:"ان الله بين المرء و قلبه; خدا حائل است ميان انسان وقلبش"
گفتم:هيچكس وندارم گفت:"نحن اقرب اليه من حبل الوريد;ما از رگ گردن به شما نزديكتريم" گفتم اصن انگار من و فراموش كردي؟
گفت" فاذكروني اذكركم ;منو ياد كنيد تاشما را يادكنم"
دلم گرم خداوندیست که با دستان من گندم برای یاکریم خانه میریزد/ چه بخشنده خدای عاشقی دارم/ که میخواند مرا با آنکه میداند گنهکارم/ دلم گرم است, میدانم بدون لطف او تنهای تنهایم....
برایت من خدا را آرزو دارم...
ميگن با هر كى دوست شى شكل و فرم همونو مى گيرى...
حالا فكرشو بكن وقتى با خدا دوست بشى چه زيبا شكل مى گيرى
از تصادف جان سالم به در برده بود و می گفت زندگی اش را مدیون ماشین مدل بالایش است و
خدا همچنان لبخند میزد
خدايا، حکمت قدم هايي را که برايم بر مي داري بر من آشکار کن، تا درهايي را که به سويم مي گشايي، ندانسته نبندم
و درهايي که به رويم مي بندي ، به اصرار نگشايم
خداوندا دستانم خالي ست، قلبم پر از آرزوهاي دست نيافتنيست. يا دستانم را توانا ساز، يا درونم را از آرزوهاي دست نيافتني تهي ساز.
خدا تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمیشود ، تنها کسیست که با دهان بسته هم میتوان صدایش کرد و با پای شکسته هم میتوان سراغش رفت
خدا آن حس زیبایی است که در تاریکی صحرا زمانی که هراس مرگ می دزدد سکوتت را کسی همچون نسیم دشت آهسته می گوید کنارت هستم ای تنها
خداوندا: تو ميداني که من دلواپس فرداي خود هستم/مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را / مبادا گم کنم اهداف زيبا را
دلم بين اميد و نا اميدي ميزند پرسه / مي کند فرياد ، ميشود خسته. مرا تنها نگذار خدا
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )