این روزها که می گذرد
یک ترانه تلخ
قصه ی تنهایی های مرا می سراید
سمفونی گوش خراشی است
روزهاست پنبه دگر فایده ندارد
......باید باور کنم
تنهایم

مـهـربـانـی تـا کـــــــی ؟؟

بـگـذار سـخـت باشم و سـرد !!

بـاران کـه بـاریــد... چـتـر بـگـیـرم و چـکـمـه!!!

خـورشـیـد کـه تـابـیـد... پـنـجـره ببـندم و تـاریـک !!!

اشـک کـه آمـد... دسـتـمـالـی بـردارم و خـشـک !!!


او کـه رفـت،

نـیـشخـنـدی بـزنـم و سـوت...

ما از اوناش نیستیم که لبامون قلمبه باشه.
ما ازاوناش نیستیم هیکلمون چشمگیر باشه.
ما ازاوناش نیستیم که موهاش بلونده چشاش کشیده و رنگیه.
ما از اوناش نیستیم ک یه پسر مارو ببینه بگه اووف چه هلوویی!
ما داف نیستیم داداش من.
ما صبح تا شب تو رختخوابت نیستیم.
جیگر نیستیم......!
اما میدونی؟؟؟دلمون هرزه نیست وقتی میگیم دوست داریم از ته قلبه پاکمونه میتونی درک کنی ؟؟
اگه بتونی بخاطر ظاهر بقیه دلمو نشکونی و دوسم داشته باشی مردی...!:)

شجاعت میخواهد وفادار احساسی باشی ک میدانی روزی دلت را شکست میدهد....

نمیدانم کجای خوب قصه ایستاده ای ک از حواس لحظه هایم پرت نمیشوی

خدایا...؟به تو سپردمش...اما ازت یه خواهشی دارم که یه روزی...یه جایی...بغل یه غریبه...مست مست بدجوری یاد من بندازش

موضوع انشاء:تعطیلات خودرا چگونه گذراندید؟
-به نام خدا...
-فرسنگ ها دور از آغوشش...

چقدر سخته پسر باشی و اونی رو که دوسش داری یکی دیگه هم دوسش داشته باشه.
چقدر سخته پسر باشی و وقتی همینکه بهش گفتی مواظب خودت باش دلت رو به هزار راه باشه.
چقدر سخته پسر باشی و اونی که همه آرزوته بیخیال آرزوت باشه.
چقدر سخته پسر باشی و ببینی یکی دیگه دلیل خنده هاش باشه.
چقدر سخته پسر باشی و تو خوشیش بهت توجه نکنه همینکه تنها شد بیادت باشه.
چقدر سخته پسر باشی و به غیر از شماره تو شماره کسای دیگه هم تو گوشیش باشه.
چقدر سخته پسر باشی و بهت بگه شب بخیر ولی لالایی شو یکی دیگه واسش خونده باشه.
چقدر سخته پسر باشی و بهت بگه من وفادارم ولی تو صداش معنی صداقت نباشه.
چقدر سخته پسر باشی و وقتی قهری باهاش نمیدونی با کی میحرفه تا آروم باشه.

حرفی ندارم واسه زدن،نقلی ندارم واسه گفتن،نوشتن الانم یه بهونس،

یه بهونه برای کشوندن تو به اینجا،برای دیدن دوبارت.

و چه آرام مرا خواندی

.. و چه آرام به آغوش کشیدم تورا

و چه سرد گفتی با من " خسته ام از تو! "

.. و چه گرم گفتم با تو " خسته نباشی! "

یکی یه کافه بزنه مخصوص اونایی که میخوان گریه کنن.
که گریه کردن توش عجیب نباشه
که اونایی که تمام روز سرکار و تو خونه و پیش غریبه و آشنا تحمل کردن که اشکاشون سرازیر نشه ، بتونن در و باز کنن برن تو وهنوز صندلی انتخاب نکرده با صدای بلند بغضشونو بترکونن و خیالشون راحت باشه صد تا چشم بر نمی گرده نگاشون کنه !
هر چه زودتر لطفا.......

یه پسرایی هستن که . . .
صدای خنده هاشون تو خیابون میپیچه
شلواراشون نه خیلی براشون بزرگه نه خیلی کوچیک
ابروهاشون فابریک خودشونه
همونایی که نه لکسوز دارن نه کمـری ..!...
اما مـرام دارن
چشمشون همه جا کار نمی کنه
و دنبال موی بلوند و چشم آبی نیستن
پسرایی که موزیکـ های خارجی رو بدون معنی کردن حفظ نمیکنن
پُــــز نمیـــــــدن
پاتوق شون مهمونی و شیشه و انواع مشروبی جات نیست
آره رفیـق ..!
اونایی که تکیه کلامشون معرفته
بی ریا، با خدا، مهـربون و با مسئولیتن
آدم میتــونه بهشون تکیه کنه
کنارشـون آرامش داری
کنـارش باشی یا نباشی حواسش به بقیه دخترا نیست
و آدم ها رو مثل هـم نمی بینن
این جور پسرا خیلی مـردن
خیلی تکن، خیلی خاصن ...
خیلی شوخن و جنگولکـ بازی در میـارن
ولی احساس شون قویه
آه که بکشن خدا دنیا رو واسشون زیر و رو میکنه...

چنگ بیندازم
زمین را گاز بگیرم
هروقت با آهی میگویی " کاش.."
درحالی که خودت خوب میدانی
دیگر نیست،
نمیشود !
سخت است میدانم ؛
روی پلّه ی هشتم بنشینی،
یک گلّه گرگ محاصره ات کنند
و تو دنبال آهویی بگردی
که قرنهاست نسلش منقرض شده!!!

به روحم رفته، حس ایجاد کرده
طلا از جنس مس ایجاد کرده
خدا دور از تو تا عاشق بمانم
درونم استرس ایجاد کرده

دوستت دارم......... این تعارف نیست.... همه ی زندگی من است....... هرکی منتظره تا شااااااااااید یه روز عشقش برگرده بزنه لایکووو