کنارم گذاشت تا تلخم کند!
حالا شرابی شده ام نـــاب
تا حسرتم را بکشد...

دکتر هم دیوانه شد وقتی چند لحظه از سکوتم را برایش ترجمه کردم....

من خیلی تنها شدم اینقدر که دیگه نمیتونم ظاهرا نشون بدم همه چی عالیه و همه چی رو بریزم تو خودم فقط کاش دوستام که مطمئن نیستم براشون ارزشی داشته باشم برعکس من که اونا خیلی برام مهمن....حتی اونام ب جای همدردی و درک... بدتر خون دل خوردن برام گذاشتن......
میخوام ببینم اینجا چندتا رفیق بامرام دارم آخه اینجا تنها جاییه که آدماش بابقیه فرق دارن از جنس انســـــــــــــــــــــان اند.............

هر وقت اون قلب اون بالا رو روش کلیک کردی یعنی رفیق بامرام منی......!!!

چـــه میکنی بـــاد !!
عطـــر موهایـــش را جای دیگـــری بپاش
این خـــانه خودش ویـــران است !!!

کمـــی آرامتـــر بـارانــ.... نکنـد صـدایِ گـریـه هایمـــ در هیـاهـویِ آمـدنتـــ گمــ شـونـد...

تو را نمیدانم
ولی من
وقت رفتنت
حرف آخرم را با بغض خوردم....

درون کوچهً قلبم، چه غمگینانه می پیچد
صدای تو که می گفتی ، به جز تودل نمی بندم

فریبِ وعده هایت را، ندانستم ولی اکنون
به یاد وعده های تو، میان ِ گریه می خندم

برو دیگر که دل از غم رهــا کردم
خدا حافظ که دیگر بر نمی گردم

تو بودی آ سمان من، غمت همسایه قلبم
ولی خورشید چشم تو، به بام دیگری سرزد

قسم برسوز پنهانم، تو را دیگرنمی خواهم
که از باغ دو چشم تو ، پرستوی دلــــم پر زد

برو دیگر که دل از غم رها کــردم
خدا حافظ که دیگر بر نمی گردم

درآن غمگین غروب سرد،تو ازشهرم سفرکردی
نگاهم درافق ها مرد، و من افسوس می خوردم

شیار گونه هایم را، گل اشکم نوازش کرد
و من از تو جدا ماندم ، ولی ای کاش می مردم

برو دیگر که دل از غم رهــا کردم
خدا حافظ که دیگر بر نمی گردم....

مهم نیت چقدر طول میکشد .............
همیشه عشق واقعی ...............
ارزش """" انتظار """ را دارد.....................

باورم نمیشه اما دیگه نیستی چه کنم
آره نیستی و منم تنها نشستم با خودم
به خودم میگم که خوابم
به خودم میگم خیاله
مگه میشه بی تو باشم
نه نمیشه این محاله
توی این شهر شلوغ چشام به دنبال چشاته
راستی چند وقته دلم تنگ نگاته
توی این شهر شلوغ چشام به دنبال چشاته
راستی چند وقته دلم تنگ نگاته


باورم نمیشه دیگه خبری از تو نباشه
نکنه , خدا نکرده کسی تو دل تو جا شه
نکنه , خدا نکرده کسی تو دل تو جا شه
با خودم میگم عزیزم نکنه که برنگردی
نکنه خبر بیارن عشق تازه پیدا کردی
نکنه خبر بیارن عشق تازه پیدا کردی...دختر شرقی شکست خورد!!!

بعدازچندوقت که باهم بوديم،واسه کاري چندماه نبودم،اونم عروسي کرد.داغون شدم چندوقت بعدديدمش اومدگفت هنوزم دوستم داره،آخررضايت دادم فقط بعنوان سنگ صبورتوي مواقع سختي بحرفم باهاش.ولي نبايدبزندگيش لطمه بزنه.1روزگوشيمو بدليلي خاموش کردم،وقتي روشن کردم فهميدم که دعواي سختي باشوهرش کرده،گفتم چرابهش گفتي نميخوامت؟گفت بخاطرتو.ديشب بهش اس دادم منو فراموش کن و به زندگيت برس.خداراشکرهنوزازش خبري نشده.دعاکنيدخوشبخت باشه.

آره بچه ها هممون عشقامونو دوس داریم به حد جنون...اما چرا تنهامون میزارن...خدا....خسته شدم...بریدم...می خوام بیام پیشت...

چطور دلت میاد بهت زنگ بزنم و جواب ندی...چطور می تونی SMSهامو بخونی و اینقد احساست بم سرد شده باشه که حتی جواب یکیشون رو ندی...........چطور بهت ثابت کنم بدون تو بودن کار من نیست...

ویژه اقامهدی100%مخ
کاش من شماروازنزدیک میشناختم بعضی چیزارواینجانمیشه گفت
ببین همون احسان اگه غیرت داشت ازشمانمیپرسید به زن اون شمادست زدین یانه
اینجاش بمونه نگاکن دوست عزیزم رفیقتم نشناخته انتخاب کردی
بااینایی که مااینجاداریم مینویسیم داریم مداحی می کنیم که اشکمون درآد
بخدا نه اون دخترونه دوستت لیاقت مهرتوروندارن
فرض کن تااینجای زندگیت یه شرط بندی بودن که تموم شده رفته باختی ولی نبایدهمیشه همینجوری ادامه بدی سنتونمیدونم ولی باتوجه به شرایطی که میگی بایدازلحاظ عقلی کامل باشی پس یکم احساسوبذارکنار بامنطق پیشتربرو
ازاونایی که کنارتن بخواه خیلی ماجراروپیگیرنباشن بسپارش به زمان باورکن یه روزمیخندی به این روزات بخداراس میگم
من خودمم شکست خوردم امارابطه باهاش نداشتم ولی خیلی دوسش داشتم
شرایطش سازگاربامن نبود ونشد 21سالمه خیلیم سنم زیادنیست بگم سردوگرم روزگاروچشیدم
نگوزندگیمو باسلیقه ی اون طراحی کردم بگو اونو انتخاب کرده بودم حالانمیخوامش
میدونم سخته اما توروخدا غرورشکستتو یکم درک کن گریه نکن نذار غرورت شکسته ترشه فقط یکم به این فک کن مردی ومردباغرورش زندس بگو به درک که رفته نباشه هم زندگی میکنم
بذارحسرت خوشبختیتوبخوره بذاریه عمربسوزه که ازدستت داده
من خودم دخترم خوب میفهمم اون وقتی ناراحتی تورو ببینه تمایلش به همسرش بیشترمیشه
فقط واسه ی اینکه تظاهربه خوشبختی کنه وتورو عذابت بده
شایدخیلیا حسرت یه لحظه داشتنتودارن پس نذار یه مسافر سرراهی زندگیتو به تاراج ببره

اما نيستي تا اضطرابــــ جهان را كنار تـــ ــو در ترانه اي كوچكـــ خلاصه كنمـــ ...
اما نيستي تا شبـــ تشويش هر شبـــ خويش را در اشتعال گريه هــ ـا و گورهــ ـا روشن كنمـــ ... 
اما نيستي تا در دهان داس برويم و در پريشاني شعله پر پر شومـــ ... 
اما نيستي ... 

تنهایی یعنی : عاشقشی اما حق نداری بهش زنگ بزنی چون تنها نیست...