بدووووووو واسه raha21:
سلام آجی؟؟واقعــــــا که پس کجایی؟؟؟ یعنی جدی جدی تا حالا نیومدی ببینی چقد برات پست گذاشتن؟؟؟ یا پیش خودت گفتی بذار بای کنم ببینم چقد عزیزم؟؟؟؟حالا دیدی چقد عجیجـــــــی؟؟؟؟تازه خ اسای دیگه بوده که احتمالا تایید نشدن وگرنه بیشتر از اینا عزیزی, حال جان ما برگرد زودی بیا بــــــاش؟؟؟افــــــرین آجی خوشملم
راستی میخاستم ی چیزی بگم من داداش ندارم همیشه دلم میخاسته ی داداش بزرگتر یا حداقل کوچیکتر داشته باشم ببینم چه حسی داره؟؟؟؟ولی همین الان اعلام میکنم که 2تا داداش دارم که به اندازه داداش نداشتم دوسشون دارم داداشmehdi%100,taha بخدا فقط بخدا میسپرمتون($_$)

هر جا دلت شکست ......قبل رفتن ..... خودت جاروش کن
تا هر ناکسی .......منت دستای زخمیشو رو سرت نذاره.....

بعضي وقتا كه دلم ميگيره
دوست دارم خدا بياد پايين ، اشكامو پاك كنه و بگه :
بازم آدما اذيتت كردن؟؟؟
بيا بريم...
بيا بريم...

سلااااااااااام
سلام به همه تقریبا همه پستاتونو خوندم از تک تکتونم خوشم اومده
امیدوارم هم داداشا هم ابجیا منو به به عنوان ابجیتون قبول کنید....:-)
واسه همتونم آرزوی بهترینهارو دارم.

تا حالا تجربه كردى؟...
بعضى وقتا، به ياد آوردن يه خاطره،
يه لحظه برخورد نگاهت با نگاهش، شنيدن صداش،
ديدن خنده هاش، حس كردن بوى عطرش،
باعث ميشه كه با هر ضربان قلبت؛ تمام بدنت درد بگيره...
انگار كه با هر ضربان، با هر صداى تپش،با هر حركت قلب،
يه چكش بزرگ رو بدنت ميكوبن!
تمام ترك خوردگياى قلبت انگار تو اون لحظه سر باز ميكنن...
ميسوزن و آتيشت ميزنن! خيلى حس بديه...
تو اون لحظه حاضرى هركارى بكنى كه قلبت ديگه نزنه...

ویژه لابستر وتموم دوستای 4جوکی عزیزم وقتی خدا چیزی روازت میگیره قطعاچیز بهتری نصیبت میکنه غصه نخورگلم

من و ترم پایینی !

اول ترم بود و ما هم با چند از این رفیقای کله خرابمون از همون هفته اول اومده بودیم دانشکده ... آخه می دونید که هفته اول اذیت کردن ورودی ها چه حالی می ده !
آقا من یه کت و شلوار پوشیده بودم و ریشمم آنکادر آنکادر , موی سرمم که کلی سپید توش افتاده ( ارثیه) یه کیف دستمون گرفتیم و رفتیم سرکلاسشون به عنوان استاد!!! دوستامم که آخر کلاس یواشکی داشتن فیلم می گرفتن ...
خیلی جدی و عصا قورت داره خودم جای استاد صالحی معرفی کردم و داشتم می گفتم که مدرکم رو از کجا گرفتم و این چیزا که دیدم یکی از دخترا سرش رو , رو تخت گذاشته و خوابه خوابه !
یه داد زدم که بنده زهرش ترکید ... شیش متر پرید هوا ! کلاس ترکیدن از خنده ولی ... ولی یه چیزی اتفاق افناد که داغونم کرد ( که هنوزم خودم رو به خاطرش لعنت می کنم ) اون سرش رو انداخته بود پایین و داشت اشک می ریخت ... همون جا بود که دلم لرزید ... به خودم قول دادم هیچ وقت ندارم چشاش بارونی شه ...
همین جور محوش بودم که استاد اومد تو کلاس بعد یه نگاه به من و یه نگاه به کلاس انداخت و با چهره ای که معلوم یود الان داره به دوران دانشجوییش فکر می کنه داد زد : میلاد ترمو رو میندازمت آدم شی !!!
در فتیم بیرون ... دوستام ترکیده بودن از خنده ولی من ...
کاش می پرسیدم اسمش چیه !!

من و ترم پایینی !

اون اولا خیلی سر پوشش مشکل داشتیم , منم دست خودم نبود وقتی کسی زل می زد بهش دیگه دعوا بود و اعصاب خرابی ...
ولی بعد از تعطیلات بین دو ترم که برگشت دانشکده چیزی دیدم که باورم نمی شد ... یه چادر دانشجویی سیاه و معصوم ترین تصویری که تا حالا ازش داشتم ...
اون : هی آقا وسره این جوری نگام نکن آقامون خیلی غیرتیه ها ! بعد حالت لاتی به خودش گرفت و ادامه داد: دکور صورتت رو میاره پایین ...
خندیدم و خواستم بپرسم چی شد که چادری شدی حالا ?
سریع گفت : کار دله دیگه چیکار کنیم ...
بعد دویید و رفت سر کلاسش ...
من موندم و یه دنیا شکر !
سلامتی هرچی دیونس بزن لایکو

اره من اونم که گفتم واسه چشم تو دیوونم اره من قول داده بودم تا تهش باهت بمونم ولی پس دادی نگامو زیر رگباره غرورت ... من فقط یکم شکستم خوب نگاه کنی همونم!

دوستم sonia
درسته که اون بهت ظلم کرده اما تو بگذر.حلالش کن.میدونم سخته.اما با گذشتن خدارو از خودت راضی نگهدار

بابت پست 52250 تنهایی باریکلا به آبجی رها..
دوستِ گرامی! " من برعکس همتونم" دوست ندارم هیچوقت کسی از دست من دلخور باشه اما کار شما اشتباه نیست که دوست دارید بچه ها شاد باشن ، اما اگه با زبون ملایم میگفتی ، همه قبول میکردن، اما اینجوری یه جورایی توهین به بچه هایِ 4 جوکِ .. که من خودم خیلی از این قضیه جوشی شدم..ممنون میشیم انقد تند ننویسید .. انقد تند با بچه های گلِ 4جوک"فاکتور از خودم" برخورد نکنید..
taha ! من موندم فقط که شما اسم به این قشنگی رو چرا تا الان کامل ننوشته بودی؟؟!! خیلی زیباس.. خعلی..
ینی هنو در عجبما....

دعام کنید لطفا.. ! دوست گرامی! شرمنده که من شما رو به این اسم صدا کردم.. اسم زیبای شما رو نمی دونم..
من قشنگ متوجه نشدم که چرا باید منتظر مخاطبتون باشید اما یه چیزی میگم..
شیرین و فرهاد اسطوره های سرزمین ما هستن.. با در نظر گرفتن نجابت و غرورِ خاصِ خانومانه ی ایرانی.. اشکالی نداره که جای شیرین و فرهاد عوض شه.. برا عشقت بجنگ.. اشکال نداره شما اون شیرینی باشی که با تیشه به سمت بیستون میره.. منو حبیبی اگه مخاطبمون با تیشه به سمت بیستون میرفت که الان این نبود حال و روزمون..
اگه احساس می کنید عشق واقعی رو پیدا کردید.. بخاطرش بجنگید و تلاش کنید..
و در مورد قدرت ذکر ""یا علی".. باید بگم که اگر کسی در گوشه ای خلوت کند و بدون صحبت و تکلم دوازده هزار مرتبه ذکر "یاعلی" رو نجوا کنه.. به 4 روز نکشیده که پاسخ خدا رو دریافت می کنه.. شّک نیست.. چون "یاعلی" اسم اعظم است..
حاجت روا باشید.. یا علی

او که رفته نباید رنجشی به دل گرفت آنکه دوستش داریم همه گونه حقی بر ما دارد حتی حق آنکه دیگر دوستمان نداشته باشد
نمی توان از او رنجشی به دل گرفت بلکه باید تنها از خود رنجید
که چرا باید آنقدر شایسته ی محبت نباشیم که دوست ما را ترک کند ... و این خود دردی کشنده است ..

سلام دوستانم خوبین؟؟؟؟؟؟
چرا همه گلایه می کنید ...تو این دنیا اگه کسی ارزش داشت خودش به تنهایی ثابت می کنه که ارزش خوبی روداره یا نه ....خودتون رو اذیت نکنید مخصوصا تو رها 21جان .....

خدايا به چه گناهي مجازات مي شوم كه روز تولدم با عروسي عشقم را يك روز قرار دادي؟:-(