آسمان غرق خیال است کجایی آقا /
آخرین جمعه سال است کجایی آقا /
نفس عاشق اگربود
زمین می فهمید/
عاشقی بی تومحال است کجایی آقا/
سال نو پیشایش مبارک.

همه گویند به تعجیل ظهورش صلوات..
کاش این جمعه بگویند به تبریک حضورش صاوات

به انتظار دیدنت دوباره برگ میشوم
و با عبور شبنمی غریق اشک میشوم
مرا رها مکن مگر به روز مرگ و رفتنم
بدان فقط به یاد تو درون قبر میشوم
اللهم عجل لولیک الفرج

من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم
از آن روزی که اربابم شود بیمار میترسم
رها کن صحبت یعقوب و دوری ز فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم
همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم

مهدیـــــــا! کامم زجور روزگاران تلخ گشته
دلم بهر دمی دیدار رویت تنـــــــگ گشته

انشالله
روزی در تقویم خواهند نوشت
" تعطیل - روز ظهور مهدی فاطمه "
در مدینه کنار ساختمانی نیمه کاره تابلویی زده شده و روش نوشته:
پروژه : احداث حرم مطهر ببی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س)
کارفرما : قائم آل محمد
پیمانکار : یاران حضرت
مساحت : وسعت دل تمام شیعیان
.
.
.
خدایی اگه لذت بردی 5 تا صلوات بفرست

دگرم نای ندارم ز نفس ترانه سازم
پس کجایی که بیایی،ز ندیدنت بسوزم
چو گدای،عاشقانه،در خانه ات بکوبم
به امید اینکه روزی،روی ماهت رو ببینم...

مگه ظهور مهدی طلوع نیست ؟
حواسمون باشه با طلوع نمازمون قضا میشه ،
خوندنش واجبه اما اون چیزی که باید بشه نمیشه !
الان دم دمای سپیدست ،
پاشو برو وضو بگیر نماز انتظارتو بخون

نامدگان و رفتگان از دو كرانه زمان
سوی تو می‌دوند هان! ای تو همیشه در میان
در چمن تو می‌چرد آهوی دشت آسمان
گرد سر تو می‌پرد باز سپید كهكشان
هر چه به گرد خویشتن می‌نگرم در این چمن
آینه ضمیر من جز تو نمی‌دهد نشان
ای گل بوستان سرا از پس پرده‌ها درآ
بوی تو می‌كشد مرا وقت سحر به بوستان
ای كه نهان نشسته‌ای باغ درون هسته‌ای
هسته فرو شكسته‌ای كاین همه باغ شد روان
آه كه می‌زند برون از سر و سینه موج خون
من چه كنم كه از درون دست تو می‌كشد كمان
پیش وجودت از عدم، زنده و مرده را چه غم؟
كز نفس تو دم به دم می‌شنویم بوی جان
پیش تو جامه در برم نعره زند كه بر دَرم!
آمدنت كه بنگرم، گریه نمی‌دهد امان...
هوشنگ ابتهاج

داره از ابر سیاه خون میچکه
جمعه ها خون جای بارون میچکه
تا تو بیایی مهدی
یا مهدی ادرکنی

مولای من:
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟؟؟
اللهم عجل لولیک الفرج...

کوچه های شهر ما ویران نمی ماند عزیز
کاروبار عشق بی سامان نمی ماند عزیز
یک نفر فردا زمین را نور باران می کند
(مهدی)ما تاابد پنهان نمی ماند عزیز

وقتی میگیم خداکند که بیایی
شایداو می فرماید که خداکندکه بخواهید...

زمستان خسته شد از بی بهاری / دلم سخت میتپد از بی قراری،
دو چشمم دوخته شد بر جاده سرد/ چقدر تلخ است این چشم انتظاری.
****اللهم عجل لولیک الفرج****

شعر از: (alone)

باز شب جمعه آمدو دلم گرفت/
چشمهایم رعدی زدو باران گرفت...
گفتم که ای ستاره آخر ما/
کی میشود ببینم من آن روی شما...
آه، خسته شدم از بس تنها ماندم/
هر جمعه نشستم و دعایت خواندم...
دنیا برایت به پا خواست کجایی/
پس کی به سوی یاران آیی...

الهم عجل الولیک الفرج

(لایک نکردی نکردی ولی صلوات یادت نره...)