حـــالـــمــو نــپــرس،
هـمیشـه مـیـگـم خـوبـم،
امـــــــــــــــــــــا..............
حـالـم اصـلـن خــوب نـیـسـت
حـالـمـو از نوشته هام بــفــهـــم..............
مـیـخـنـدم مـیـخـنـدونـم
امـــــــا
یـه کـوه اتـیـش تـو وجـودمـه

مادر یعنی...
دستانی که بخاطر ارامش من چروک شده...

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان با دگران وای به حال دگران . . .

میگویند باران صدای پای اجابت ست
آسمانی بارانی
چشمی بارانی
دعایی کن
آرزویی بزرگ ...بدان که اجابت کننده ی دعایت بزرگ تر و بخشنده تر از خیال من و توست
دعا کن و در انتظار اجابت صبورانه شاکر باش.

سه دارویی که تو زندگی از آنها استفاده میکنم

حسرت
حسادت
قناعت
هیچگاه حسرت گذشترو نمیخورم
هیچگاه به کسی حسادت نمیکنم
همیشه تو زندگی قناعت میکنم

مادر فردی نیست که به او تکیه کنیم بلکه کسی است که ما را از تکیه کردن به دیگران بی نیاز می سازد.
سلامتی همشون

دست‌ات را به من بده
دست‌هایِ تو با من آشناست
ای ديريافته با تو سخن‌می‌گويم
به‌سانِ ابر که با توفان
به‌سانِ علف که با صحرا
... به‌سانِ باران که با دريا
به‌سانِ پرنده که با بهار
به‌سانِ درخت که با جنگل سخن‌می‌گويد
زيرا که من
ريشه‌هایِ تو را دريافته‌ام
زيرا که صدایِ من
با صدایِ تو آشناست

مَـــن سَــرم را بــــالا میگیـــرم !
چــــون بــــازی را بــه کســی بــــــاختـــم کـــه بـــا خیــــانـت بـُـــرده
اســـت .........

باز کن پنجره را و به مهتاب بگو
صفحه ی ذهن کبوتر آبی ست
خواب گل مهتابیست
ای نهایت در تو
ابدیت در تو
ای همیشه با من
تا همیشه بودن
باز کن چشمت را
تا که گل باز شود
قصه ی زندگی آغاز شود
تا که از پنجره ی چشمانت
عشق آغاز شود

خــــــــــــــتــــــــــــم کـــــــــــــلام :
*** عــــــشــــــق یعنـــی یــــــکــــــی بــــــــــــــــود . . و یکـــــــــی ...نــــابــــــــــود***

خدایا چی تو وجود مادرا گذاشتی؟؟
امروز دلم درد میکرد مثلا خواستم خود درمانی کنم رفتم از زیر پله مون که خنکه و عرقیات گیاهی رو میذاریم اونجا عرق نعنا بردارم شیشه ها همه مثل هم بود دیدم رو یه شیشه نوشته عرق نعنا حواسم نبود شیشه بغلیشو برداشتم اومدم بخورم خواهرم گفت بیا تو یخچال عرق نعنا هست گفتم نه اینو میخورم تا اومدم درشو باز کنم دفعه مامانم از اشپزخونه داد زد:یا فاطمه زهرا نخورش و دوید شیشه رو از دستم گرفت یه دفعه دیدم مامانم رنگش پرید و افتاد رو زمین گفتم مامان چی شد؟گف داشتی تینر میخوردی!!داشتی بد بختم میکردی!!
خدایا مادر من که ارتروز داره 2تا پله رو بالا میره پاش درد میگیره چطور دوید از اشپزخونه اومد و تینرو از دست من گرفت؟؟فدای وجود نازنین همه مادرا روز تون مبارک

بعضی وقت ها
دلم میخواد
محکم بایستم و بگم :
نــــــــه !!
قاطی دنیا نـــمی شــم . . . .

خداوند زن را نمك زندگي آفريد تا مرد را از گنديدين نجات دهد

ممتاز و نمونه شدن برای یکسال است،
و ماندگار شدن برای یک عمر؛
سلام بر معلمی که هر سال نمونه است و یک عمر ماندگار...
معلم عزیزم روزت مبارک، که جهانی از نورت مبارک گشته است.

بسیاری از مشکلات در دنیا محو میشد
اگر......
رو در روی همدیگر حرف میزدیم نه..... پشت سر یکدیگر...............