خیلی باحال می شه 21 دسامبر چیزی اتفاق نیفته بعد که همه چی آروم شد و خیاله همه راحت شد ....
یهو 22 دسامبر هممون سوپرایز شیم زمین منفجر شه.

ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﮐﺒﺎﺑﯽ ، ﮐﺒﺎﺏ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩﯾﻢ ،
ﯾﺎﺭﻭ ﺳﯿﺦِ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺭﻭ ﺍﺯ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ
ﻣﻨﻘﻞ ،
ﭘﻨﮑﻪ ﺭﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩ ، ﺳﯽ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺑﻌﺪﺵ ﮐﺒﺎﺏ ﺭﻭ ﻣﯿﺰ
ﺑﻮﺩ!
ﻫﺮ ﻭﻗﺘﻢ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﻭ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ، 45 ﺩﻗﯿﻘﻪ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻔﺎﺭﺵ
ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﻮﻧﺪﯾﻢ ﻭ ﻫﯽ ﺳﺎﻻﺩﻭ ﻧﻮﺷﺎﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ
ﺗﺎ ﻏﺬﺍ ﺑﺮﺳﻪ !
ﺧﺐ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﻣﯽ ﻣﯿﮕﻦ : " ﻓﺴﺖ ﻓﻮﺩ :| !"

ﯾﻪ ﺩﻭﺳﺖ دخترﻡ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﺑﮕﻪ شايان ﻫﻮﺍ ﺳﺮﺩ ﺷﺪﻩ ﺑﯿﺎ
ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﯾﻪ ﺫﺭﺕ ﻣﺴﮑﯿﮑﯽ) ﻣﮑﺰﯾﮑﯽ ( ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻣﻦ ﺑﺎﺵ!
ﻣﻦ ﺑﮕﻢ ﺍﻭﺍ ﺫﺭﺕ ﮐﺎﻟﺮﯾﺶ ﺑﺎﻻﺱ ﻣﻦ ﺭﮊﯾﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﻭﻧﻢ
ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺸﻪ ﺑﺮﻩ ﮔﻢ ﺷﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﻢ .

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم...
خوب د لامصب ازاون خونه ی خراب شده گم شو بیا بیرون آخه قندیل بستم...

یه واقعیت مهم زندگی که کشفش کردم اینه که: وقتی زبونت از دهنت بیرونه نمی تونی بگی (ژژژژژ) !

اغا ما رفته بودیم دهاتمون(فهمیدین الن کجا زندگی میکنیم دیگه)
عموم:سلام محمد برو از تو اتق سبدو بیار
من: سبد سبزی
عموم: پ ن پ سبد وانت (48 سالشه)
منو میگی افتادم کفه خونه فرشارو میجوییدم

بهترین جا تو دنیا برای تصمیم گیری در مورد سرنوشت ساز ترین مسائل زندگی به نظر من توالته!!!!!
هرکی موافقه بزنه لایکو!!

استاد اومده میگه اگه گوشی دست پسرای کلاس ببینم درس حذف ....
بعد نشسته با دخترا angry بازی میکنه
خدا یه زره شانس بده

ﺩﺧﺘﺮ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ، ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﮐﻪ ﭘﻮﺷﯿﺪﻡ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﺎﺩ؟
ﭘﺴﺮ : ﻋﺰﯾــــــــــــــــــــــــﺰﻡ ...ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺎﺍﺍﺍﺩ .. ﻭﺍﻗﻌﺎ
ﻗﺸﻨﮕﻪ!
ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﺻﻠﻨﺸﻢ ﻧﻤﯿﺎﺩ ،ﭼﺎﻕ ﻧﺸﻮﻧﻢ ﻣﯿﺪﻩ!
ﭘﺴﺮ : ﻭﻟﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻣﯿﺎﺩﺍﺍﺍ ... ﭼﺎﻕ ﻫﻢ ﻧﺸﻮﻥ ﻧﻤﯿﺪﻩ!
ﺩﺧﺘﺮ : ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﺤﺚ ﻧﮑـــــــــــــــﻦ .. ﻣﯿﮕﻢ ﭼﺎﻕ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﻩ!
ﭘﺴﺮ : ﺑﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺷﻪ ، ﭼﺎﻕ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﻩ ﺍﺻﻼ!
ﺩﺧﺘﺮ : ﭼﺎﻕ ﺧﻮﺩﺗﯽ !!...
ﭘﺴﺮ : ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ ، ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺎﻗﯽ !..
ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﺻﻼ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯﺕ ﻧﻈﺮ ﻧﻤﯿﭙﺮﺳﻢ!...
ﭘﺴﺮ : ﻧﭙُﺮﺱ ... ﻭﺍﻻ ، ﺑﻬﺘﺮ!
ﺩﺧﺘﺮ : ﮐﺼﺎﺍﺍﺍﻓﻂ ! ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﭼﻄﻮﺭ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺣﺮﻑ
ﻣﯿﺰﻧﯽ؟ ):
ﭘﺴﺮ : ﻓﺪﺍﺕ ﺑﺸﻢ ، ﻗﺮﺑﻮﻧﺖ ﺑﺮﻡ ، ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ، ﺗﻮ ﺑﮕﻮ ﻣﻦ
ﭼﯽ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻢ ؟ ! ﻫﺮ ﭼﯽ ﺗﻮ ﺑﮕﯽ !..
ﺩﺧﺘﺮ : ﻫﯿﭽﯽ ، ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻈﺮ ﻧﺪﻩ !... ﺑﺎﺷﻪ ؟!
ﭘﺴﺮ : ﺑﺎﺷﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ ، ﭼﺸﻢ!
ﺩﺧﺘﺮ : ﺧﯿـــــــــــــــــﻠﯽ ﺑﯿﺸﻮﻭﻭﻭﻭﻭﺭﯼ !.

چند وقت پیش تو راه دانشگاه با دوستم یکی از هم کلاسیای قدیمی رو بعد از مدت ها دیدم. بینیشو عمل کرده بود:
هم کلاسی: من هیچ تغییری نکردم؟؟
من: یه کم نگاش کردم. مممم دماغتو عمل کردی؟
همکلاسی: آره، خوب شده؟
ما دوتا: آره خوبه قشنگه.
همکلاسی: دماغمو که یادته! شبیه دماغ این بود ( با اشاره به من )
منو میگی! میخاستم یه کف گرگی بزنم دماغش مثه قبل شه.

به نظر شما اگه آدما مریخ زندگی می کردن قرار باشه به کسی بگی نیفتی باید بگی زمین نخوری یا مریخ نخوری؟!

آقا من تصميم گرفتم ازين به بعد با دست چپم موس و بگيرم و کار کنم...
ميدوني اين دست راستم انقد رو اين موس لامصب نرمش و ورزش کرده و عرق ريخته
طفلک آب رفته شده يه تيکه پوست و استخون...
ولي اين دستم گوشتي و گنده اندازه يه بشقاب!
ازش کار بکشم آدم ميشه
وايسيد نتيجه ش و بهتون اعلام ميکنم

آقا فاز غم برداشته بودم در حد مرگ...
داشتم با گوشيم اس ام اس عاشقانه هاي فورجوک و ميخوندم و زار زار اشک ميريختم
رفتم بعدي و بخونم يهو ...قاه قاه قاه زدم زير خنده اصن خنده و گريه قاطي پاتي يه وضعي...
داشتم ميمردم از خنده
اخه يدونه جوک از دستشون در رفته بود اومده بود قسمت عاشقانه...
هي...خدا خيرش بده داشتم تصميماتي مبني بر خودکشي ميگرفتما
جونم و نجات داد
بکوب لايک وبه سلامتي اوني که ازين اشتباها ميکنه تا ما خنده يادمون نره

يه بيماريه لا علاجم هست بين بچه هاي فورجوک ...به اسم خود لايک زني !
آقا يه مطلب ميزارن هي ميرن ميان يه لايک به خودشون ميدن.
هي ميرن ميان...
هنوز نرفته دوباره ميان!
بد مرضيه لامصب...
من و شما که ازين مريضي نگرفتيم خدارو شکر...
پس بزن لايک خوشگله رو تا منم مريض نشم

تو هواي باروني
.
.
.
.
.
خيلي راحت ميتونيد از پنجره اتاقتون تف کنيد رو سر عابرين...!!