بعضـــی ها شبــــا با موهای عشقشون بازی میــــکنن تا خوابشـــون ببـــره...
بعضـــی ها هـــم مث من با موهای دماغشون ... یک حالی میده

نمیدونم چرا این دخترا تا یه مخاطب خاص پیدا میکنن کار به یه هفته نکشیده میگن من آیندمو با تو ساختمو تا حالا هیشکی رو به اندازه تو دوس نداشتمو بی تو هرگز و...
عایا رو دست باباشون موندن؟ آیا شوهر کم پیدا میشه؟ عایا بوی ترشی رو احساس میکنن؟آیا واقعا زود وابسته میشن؟ آیا زندگی سخت است؟
"اولین پستمه با لایکاتون شرمندم کنید لطفا....."

خدا لعنت کنه مد و این قرتی بازی هارو خوب دخترای گل تو اتوبوس تو سینما این کلیپس کوفتی رو در بیارید ،الان من تو اتوبوس نشستم داره فیلم نشون میده ولی من باید پس کله دوتا دختر جلویی رو ببینم ،بعد با اون صدای هویجیشونم میگن مردا حق مارو میخورن، والاااا

ﻣﺎ ﺩﻣﺎﻍ ﻓﺎﺑﺮﯾﮑﯿﺎ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﻫﺎﯾﯽ ﺍزﺩﻣﺎﻏﻤﻮﻥ ﺩﺳﺘﺮﺳﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ
ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﻣﺎﻍ ﻋﻤﻠﯽﻫﺎ ﺑﺎ ﮔﻮﺵ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ ﻫﻢ ﺩﺳﺘﺮﺳﯽﻧﺪﺍﺭﯾﺪ:((((

دوسـتـای واقـعـی پشت سر هم حـرف نـمیـزنـن
جمع میشن با هـم پشت سر بـقیـه حرف میـزنن !!
(از کتاب اصول زن بودن – جلد ۸ – پـاورقی صفحه ۲۰۱۳ )

یعنی ﻣﻮﻧﺪﻡ ﭼﯽ ﺑﮕﻢ :|
یه ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺗﻠﻔﻨﯽ ﺩﺍﺭﻡ .. ﻫﯽ ﺯﻧﮓ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ ﻣﻦ ﻓﺤﺸﺶ ﻣﯽ ﺩﻡ…
ﺳﺮﯼ ِ ﺁﺧﺮ ﮐﻪ ﻓﺤﺸﺶ ﺩﺍﺩﻡ , ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺯﺩه
ﮐﺎﺭﯼ ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﻧﻤﺎﺍ !

یه بار با داییم رفته بودیم مسافرت. این دایی ما به هر ماشینی میرسید علامت میداد که پلیس تو مسیره مواظب باشید! یه ماشین سفید داشت از روبرو میومد که دایی ما بهش علامت داد ! تو نگو ماشین پلیس بود گفت بزنید کنار! داییم گفت یا علی بدبخت شدیم!!
افسره اومد گفت : چرا به ماشین های دیگه علامت میدی؟
داییم : نه جناب , منظورم این بود خسته نباشید, همکاراتون هم تو مسیرن!!!
یعنی من نمیدونم این حرف رو از کجا در اورد! افسره داشت ماشینش رو گاز میزد! ^_^

.......دوســــــتشم..
..
..و آبی.......
...
.....پشـــــــــــــــت یه ژیـــــان نوشـــــته بــــود..:
..
......نگــــــــــــــام نکـــــن " آبــــــــــ " میـــــــــــــــــــــــشم..
..

یادش بخیر قدیما که تازه یادگرفته بودم یه فعل صرف کنم داداشم میخاست اسکولم کنه گف فعل فرشادو صرف کن ببینم.....توجه داشته باشین فععععل "فرشاد"
منم که دیگه گاگول گفتم فرشم فرشی فرش......
نخندین تو رو خدا خو بچه بودم..........
لایک=واقن که خعلی خنگ بودی

یکی از گودزیلاهای فامیلمون جیش داشته چندبار مامانشو صدا می کنه که بیا بریم دستشویی مامانشم که با خواهراش گرم تعریف بوده به این محل نمی داده.مامانش صحبتش که تموم میشه به گودزیلا میگه بیا بریم دستشویی گودزیلام برگشته گفته تو نیومدی منم قورتش دادم دیگه ندارم!!!!!!!!!!

من باتو صادق بودم اما تو با من اصغر بودی
خخخخخخخخخخخخخ
بزن لایکو

سلام.پست اولمه
آقا چند وقت پیش ما خواستگار داشتیم سر مهریه وشیر بها بحث میکردن

عموی ما اومد بحث رو تموم کنه خواست بگه مته به خشخاش نذارید گفت

خته به مشماش نذاری...این داماد بیچاره از خنده داشت لیوان چایی رو گاز میزد..

منم که هیچ فقط به فکر گم شدن تو افق بودم

اینایی که اسماشون: پارمیس،پانیذ،ترگل،طرلان،دنیا و...
همونایین که تو خیابون یهو صداشون کنی سکینه، سرشونو برمیگردونن
خخخخخخ

يه روز با دوستم رفتم رستوران (دوستم اولين باره ميره رستوران) بعد از سفارش غذا و صرف آن من به دستشويي رفتم وقتي كارمو تموم كردم برگشتم پيش دوستم، ديدم مرتب تمام ظرف ها رو شسته وتحويل گارسون داده

یه سوتی از مامانم بگم وحشتناک,,,,دیروز دوست بابام با خانواده اومدن خونمون,بابای من یه عکس از پدره خدا بیامرزش زده به دیوار که توی فضای سبز انداخته بوده,دوست بابام عکس و دید به بابام گفت:به به چه پدره خوش تیپی دارید در غیده حیات هستند???یهووووووو مامانم از آشپزخونه اومد بیرون گفت :نه تو حیاط عکس ننداخته تو پارکه!!!!!!!!!!!!من,,,,:-/دوسته بابام:-/پدربزرگه خدا بیامرزم:-/