کجايي؟ نشستي اون بالا با تنهايي خودت حال مي کني، ما رو تحويل نمي گيري. الهي قربونت برم بي زحمت دو تا نارگيل بنداز پايين

دوستت دارم، تو چي؟ خيلي مي خوامت، تو چي؟ دوريت اذيتم مي کنه، تو چي؟ بي تو مي ميرم، تو چي؟ ...... من الکي گفتم، تو چي؟

با عرض سلامي به بلندي بيل!!!!! به محكمي كلنگ! به گردي استانبلي! به سرعت فرغون! به تيزي شاقول! به انعطاف پذيري طناب! به لبريزي دوغاب! به سختي سيمان! به صافي ماله! به وسعت بشكه! به معرفت عمله! به قدرت كارگر! به ظرافت گچ كار! به لطافت معمار! به شجاعت صاحب كار! به رشادت مهندس! به صلابت جوشكار! به محبت صافكار! به رفاقت همكار! به سر كار گذاشتن توي بيكار

ميدوني من دوست دارم من عاشقتم ميميرم برات ميبوسمت . . . چند تا ميم داره ؟

من تو رو 30% دوستت دارم ، 25% بدون تو نميتونم زندگي کنم ، 70% روزمو بهت فکر ميکنم ، 45% عاشقتم ، 29% آرزوي مني ، 100% سرکاري

چشمات وقتي زيباست كه مال اشك باشه. اشك وقتي زيباست كه مال عشق باشه . عشق وقتي زيباست كه مال تو باشه. تو وقتي زيبايي كه دستت تو دماغت نباشه!!!!!

گرمي دستانت سرخي لبهات تپش قلبت نرمي صدات همش مال فشار خونه برو دکتر!!

گردو خاک تنهايي دلم را با جذبه ي نگاهت زدودي و خانه ي قلبم را از غم ها شستي حالا که داري زحمت مي کشي روي اون ميزم هم يه دسمال بکش

عزيز دلم ! اگر تمام مردم دنيا جمع بشوند تا تو را از من بگيرند به آنان خواهم گفت : شما چرا زحمت کشيديد ، خودم مي آوردم

تو بهترين، زيباترين، مهربون ترين، خوش تيپ ترين، دوست داشتني ترين، با شخصيت ترين دوستي که داري: منم

بعضي وقت ها اينقدر حواست به خودته و در آرزوهاي خودت غرقي که يادت ميره يه نفر منتظرته تا . . . . . . . . از دستشويي بياي بيرون

ميگن وقتي بارون مياد قورباغه ها 10 دقيقه زود تر ميفهمن قربونت يه خبري به ما بده لباسارو جمع کنيم

شبها به خاطر تو از خواب پا ميشم و به در و ديوار ميخورم تا به تو برسم... . . . . . . . . . . . . اي دستشويي....

يه روز ستاره آرزوها از آسمون اومد پايين و گفت: آرزو كن. من تو رو خواستم! ستاره آرزوها گفت: نميشه! گفتم: چرا؟ گفت: ما تو كار جنس بنجل نيستيم!!!!!!

وقتي که تو را ديدم . دستام شروع کرد به لرزيدن . قلبم شروع کرد به تپيدن . پاهام سست شد . فقط تونستم بگم : وااااااي سوسک