هـــرگـــز به گذشته برنگـــرد؛
اگر سیندرلا برای برداشتن کفشش برمیگشت،
هیچوقت یک پرنسس نمیشد…

زیر باران گریه می کردم ، آرام و بیصدا تو چتر را بالای سرم گرفتی اما همچنان گونه های من خیس از گریه ماند... !
و تو هرگز نفهمیدی که چتر باید بالای دلم باشد نه روی سرم...

دلم میگیرد وفتی می بینم تو تمام شعر های من بودی و من جوکی برای خنده هایت !

فیــزیـک بعدهــا ثابـت میکنـد در روزهـای بــارانی جــای خـالـی آدم هــا بزرگتـر میشود !

هر وقت به یادت می افتم توی قلبم یه ستاره میکشم،حالا یه آسمون توی قلبمه.

تو مثل مرهم یاسی برای قلب شکسته
تو مثل سایبان امیدی برای یک دل خسته
تو مثل غنچه لطیفی به رنگ حسرت شبنم
تو مثل خنده یاسی و مثل غربت یک غم

چه مسخره است سوال امتحاني كه ميگويد جاي خالي را پر كنيد؟ من اگر ميتوانستم جاي خالي تو را پرميكردم؟

مرا ببخش که ســــاده بودنم دلت را زد...
مرا ببخش اگر عشــــق ورزیدنم چشمانت را بست...!!!
می روم تا آنان که توانا ترند... تو را به اوج
بودنــــت برسانند ...

کاش این فصلهای با تو بودن هیچگاه نمیگذشت ، کاش هیچ برگ سبزی بر زمین نمینشست ، کاش همیشه روزگارمان مثل این روزها بود ، کاش پرنده عشقمان همیشه در حال پرواز بود، نه قفسی بود تا اسیر شود آن پرنده ، نه سرنوشت تلخی بود تا رو کند برگ برنده….

انگشت فقط جای یک حلقه دارد...
دلت را دست به دست میکنی برای چه؟؟؟

انتهاي دريا را بركه ها نميفهمند
پس ببخش اگر گاهي گم ميكنم نشانيت را...

هر کـسی رو می تـونستـم دوست داشتـه بـاشم اگـر...
دوست داشتـن را از تـو شروع نـمی کردم ...

گلهای آفتابگردان در روزهای ابری بلاتکلیفند/مثل من در روزهای بی تو...

دوست داشتنت
گناه باشدیااشتباه,
گناه میکنم تورا,حتی به اشتباه

هرچقدر بیشتر میخواهمت...دورتر میشوی...
برگرد!
قول میدم دیگر دوستت
نداشته باشم