خریدار ندارد
دلی که برای دیدنت
"لــک" زده است...

شکستن دل، به شکستن استخوان دنده می‌ماند؛ ازبیرون همه چیز روبه راهست، اما هر نفس درد است که می‌کشی.

از تــ ـ ـ ــ ــو نخواهمـ گذشـت ، به ایـــ ـ ــن دلیــ ـ ـ ــل کهـ ـ خوبــی ها برای انحصار تــ ـ ـ ـــ ـو نبــ ــرد میکنند...

به سـلـامتــی اون رفــــيقی که مــــجازيـه
امـــــــــّــا . . .!!!
يـه جوری واســــت سنـگ صـــــبوره
که هیـــچ کـدوم از رفيــــقای واقـعـيت
بـه گَـــــــرد پاش نمـــــيرسـن!!!

خدایا...
بابت آن روز
که سرت داد کشیدم متاسفمـــــــــ...!!!
من عصبانی بودم
برای انسانی که تو میگفتی ارزشــــَش را ندارد
و مــــــــــن پا فشاری می کردم

نــَـه بــــه دیــروز هــآیی کـــه بودی می اندیشــَمــ
نـــَـه بـــه فـــــَــردآهــآیی کـــه شــآیـَـد بیــــآیی
میخـــــــوآهــَـم امـــروز رآ زنــدگـــی کــُنــمــ
خواســـتی بــآش....
خواســـتی نَبــآش....

یـــــك سَــــلآمـــ پُـــــر رَنـگــــ
و چَنـــــد نقطـــه چینــ …
بــــه عَــلآمـَتــــ جَـــوآبــهــــآییــــ
كـــه هَــرگــز نـــدآدی
و یـكـــــ دَقیقــــه سـُــكوتـــــ
بـــه احتــــرآمــ تمــــــآم لَحظــــــه هــــآیی
كـــه در انتظــــآر پـــآسخــــ تـو مـُــــردنـــد.....

نزديكي در فاصله نيست
در انديشه است
و تو اكنون مهمان انديشه مني ...

من آن ابرم كه بارانش توهستي همان يوسف كه كنعانش توهستي مسافرميشوم تاآخرعمردرآن راهي كه پايانش توهستي.

در فراقت آهنگ قلبم در غم است ، بیصدا میخندم اما روزگارم درهم است

هوا دو نفره است و نیستی …
من هی کوچه ها را بالا و پایین می کنم برای دهن کجی به هواااا …

حرفی نیست...
خودم سکوتت را معنی می کنم!
کاش می فهمیدی،
گــــــــــاهي....همین نگــــاه ســـــــــــــــــــردت...
روي زمستان را هم كم مي كنـــــــــد...!

پیش از تو تپش قلبم را هرگز حس نکرده بودم..
اما حالا..
انگار می خواهد سینه ام را بشکافد ای قلب!

وقتی به تو می اندشم،
روحم آن چنان آرام می گیرد..
که انگار درونم همه دریاست...!

امروز صبح که از خواب برخاستم..
باز هوا بارانی بود..
و تو باز با همان لبخند همیشگی همانجا ایستاده بودی..
درست وسط قلبم!