دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اس ام اس عاشقانه

  49078

گاه حجم نگاهت در نبودت هزار بار در من تکرار می شود،
در من گمشده ای !!!
و به دنبال هجـای رفتن می گردی، بی فانوس، بی چراغ ...
شعله ای فروزان به نام عشق،
به نام عشق،
به نام عشق روشن خواهم کرد و به دستت خواهم داد
روزی خواهی رفت می دانم،
این را شعله فروزان عشق در من سرداد ،
که روشنایی من بیش از فانوس و چراغ است،
شعله ام تورا خواهد سوزاند و او را بی تاب رفتن خواهد کرد، خاکسترت را باد به منزل گه یار به ویرانی خواهد برد.
کاش در رابطه ها فانوسی به روشنایی بس بود
کاش کاشف دیوانه شعله عشق فقط یک شب مست بود

  49077

چه بی هوا مرا در آغوشت میکشی
آنجا که آخر دنیاست! زیبایی ها به بک چیز ختم
و مهربانی ها در آغوش تو خلاصه می شود،
نیستی به جایم، نیستی تا بدانی دنیا به آخر رسیده
و من در بهشت خود
عریان از هر اندیشه ای غوطه ورم

  49075

تو در یاد منی اما یادت بی من است
دست من در دست توست اما فکرت جای دیگریست
در پی عشقی شیرین بودم ناگاه عقلم یخ زد
آتشی که در دلم به پا کردی مستم کرد

  49074

میری تو از همه روزهای من
من و تنها میزاری تو دنیا
میگی دوست نداری حسِ منو
میری

  49072

من عادت میکنم با رنج تازه
جدایی شاید از من من بسازه
دلم تنگ دلم تنگ برایت
نگاهم بانگاهت داشت عادت

  49069

از آخرين باري كه گفتي و رفتي و تورا ندیدم
روزها آمد و سالها گذشت و دقيقه ها رفت
من هيچ وقت نفهميم كه چرا تورا دیدم ؟
وقتي قرار نبود هميشگي باشي
و چرا رفتي ؟
وقتي كه مي شد نيامده باشي
...تو
نبودي ... آمدي ... رفتي
اما در خاطرمن ماندي
و من هر صبح به ياد مي آورم كه تورا بايد فراموش كنم.

  49068

مثل اسمان می مانی
دوستت دارم ولی نمی توانم داشته باشمت

  49066

یادهایی مانده اما لابلای ذهن درمانده ی من. . .
که به صد روز وهزار ثانیه ی دور و دراز می برَدَم.
به خیالم که هنوز هم هستی
. . .
خاطراتم با تو آنقدر که مرور شد تکراری شد
کاش هنوزهم بودی.

  49064

بیا باورکنیم دنیا ، هنوز هم مثل شب زیباست
زمینش هست
هوایش هم
خدایش مهربان با ما
چقدر از غم سرودیم و چقدر با غصه سر کردیم
رهایش کن
کمی بگذر. . .
بیا باور کنیم دنیا ، برای زندگی زیباست.

  49063

درد ما بی خبریست
درد ما تنهاییست
درد ما روز وشبهای همه تکراریست . . .
درد ما آسمانیست که هوایش سرب ست
و زمینش زندان. . .
مردمانش پی نان

  49060

لبهایم را پر از واژه های حضور میکنم
قلبم را لبریز دوست داشتن
کنار دلتنگی پهلو میگیرم
گویی برای شکستن آماده ام. . .
من واژگان را جز برای دوست داشتن صدا نمیزنم
و سکوت را در پی فریاد دقیقه ها میرقصانم
شاید باز رهگذر روزهای خالی از دلهره باشم

  49058

نگاهم،
در هماغوشی با نگاهش
آبستن حادثه ایست
به وسعت تاریکی شب
و من
بسی گاه است و دیر زمانی است
که از تاریکی شب
همی روی گردانم !

  49057

ایستاده
در حباب مه آلود تنهایی خویش
در جستجوی سایه
و اما
تاریکی...

  49033

خدایا یه چیزی بگم؟
به این آدما بگو ولم کنن خسته شدم...

  49022

زن گاهی سعی می کند
مردانه بازی کند
مردانه کار کند
مردانه قدم بردارد
مردانه فکر کند
مردانه قول دهد
اما هر کاری هم که بکند
زن است
احساس دارد
لطیف است
پس مواظبش باش