دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اس ام اس عاشقانه

  70806

مرا
آنگونه که دوست داری تصور نکن
من سوژه گالری پرتره عکس هایت نیستم
من همینم، بدون فتوشاپ..

  70774

صدا کن مرا صدای تو خوب است ,
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبیست
که در انتهای صمیمیت حزن میروید
در ابعاد این عصر خاموش
بیا تا برایت بگویم
چه اندازه تنهایی من بزرگ است.....

  70759

روزهاست از سقف لحظه هایم یاد تو می چکد ...
اگر باران بند بیاید از این خانه می روم ...
و باز هم ۳نقطه های بی پایانِ من...

  70757

امنیت دادن به یک زن یعنی:
محکم دستش را گرفتن ...
با دیوانگی هایش زندگی کردن ...
احساسِ زنانه اش را فهمیدن ...
امنیت یعنی:
دستت را که می گیرد ،صورتت را که میبوسد، بداند ناب تر از دست هایِ تو دستی نیست ....
بداند ماندنی تر از نگاهِ تو چشمی نیست ...
بداند برایِ بوسه هایش مرز نمی گذاری، برایِ خنده هایش می خندی، برایِ گریه هایش شانه می شوی ...
بداند برایِ راست گفتن مستی نمی خواهی ...
بداند برایِ لحظه هایِ تنهاییت سیگار نمی خواهی ...
بداند که می دانی برایش بالاترین رستوران , شاید در پایین ترین نقطه شهر باشد...
اصلا هرکجایِ شهر اگر تو باشی، لوکس ترین جایِ ممکن می شود
و باز هم ۳نقطه هاي بی پایانِ من...

  70756

رابطه ی سالم رابطه ای است که دعوا هم تویش باشد...
اگر نباشد یعنی یکی دارد زیادی کوتاه می آید...

  70749

هـنـوز هـم وقـتـی بــاران مـی آیــد
تـنـم را بــه قـطـرات بــاران مــی سـپـارم
مــی گــویـنـد بــاران رسـانـاسـت
شــایـد دسـتـهـای مــن را هـم بــه دسـتـهـای تــو بــرسـانــد...

  70623

به بعضی ها باید گفت :به سگ استخون بدی دورت میچرخه، دم تکون میده..!
من به تو دل داده بودم لعنتی!!!!!

  70599

ماه من ، غصه چرا ؟!
آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم وآبي و پر از مهر ، به ما مي خندد !
يا زميني را که، دلش ازسردي شب هاي خزان
نه شکست و نه گرفت !
بلکه از عاطفه لبريز شد و
نفسي از سر اميد کشيد
ودر آغاز بهار ، دشتي از ياس سپيد
زير پاهامان ريخت ،
تا بگويد که هنوز، پر امنيت احساس خداست !
ماه من غصه چرا !؟!
تو مرا داري و من
هر شب و روز ،
آرزويم ، همه خوشبختي توست !
ماه من ! دل به غم دادن و از ياس سخن ها گفتن
کارآن هايي نيست ، که خدا را دارند ...
ماه من ! غم و اندوه ، اگر هم روزي، مثل باران باريد
يا دل شيشه اي ات ، از لب پنجره عشق ، زمين خورد و شکست،
با نگاهت به خدا ، چتر شادي وا کن
وبگو با دل خود ،که خدا هست ، خدا هست !
او هماني است که در تار ترين لحظه شب، راه نوراني اميد
نشانم مي داد ...
او هماني است که هر لحظه دلش مي خواهد ، همه زندگي ام ،
غرق شادي باشد ....
ماه من !
غصه اگر هست ! بگو تا باشد !
معني خوشبختي ،
بودن اندوه است ...!
اين همه غصه و غم ، اين همه شادي و شور
چه بخواهي و چه نه ! ميوه يک باغند
همه را با هم و با عشق بچين ...
ولي از ياد مبر،
پشت هرکوه بلند ، سبزه زاري است پر از ياد خدا
و در آن باز کسي مي خواند ،
که خدا هست ، خدا هست
و چرا غصه ؟ چرا !؟!

  70598

عشق ِ من ! :
بیا !
قول می دهم که :
قایقت شوم ؛
تو فقط بادبانم باش ! …
بگذار هر چه حرف پشت سرمانم می زنند ،
باد ِ هوا شود ؛
و دورمان کند
از این آدم ها … !

  70571

بلخره منم یه چی کشف کردم ! اینکه هیچ کس نمیتونه عشق اولشو فراموش کنه .... هر کی بگه یادش نمیاد خالی بسته ....
چه شبایی که تا صبح تو ذهنت باهاش زندگی ساختی....
چند هفته اول که دیدیش نمیدونستی چه طوری سر صحبت باز کنی که خوب باشه ....
روز اول که باهاش حرف زدی توی دلت گفتی هیچوخت از دست نمیدمت......
همش دنبال بهانه بودی ک یه جوری ببینیش.....
خنده های بلندت ، اشک ریختن یواشکیت .....
همیشه استخاره میکردی و اگه بد میومد اینقد تکرار میکردی تا خوب بیاد ....
آدم های دیگه زیبا نبودن....
از کار و زندگی افتادی...
روز آخر که معلوم نی واسه کی ! بی خدافظی از پیشت رفت دیــــگه عاشق نشدی ...
اصن عاشقی ینی همین .... هــــــی ....تازه میفهمم افسردگی ینی چی!!!

  70560

عشق دروغين قسمت سوم (قسمت اول پست 69062 قسمت دوم پست 69983)
رضا هميشه غصه اينو مي خورد كه چجوري خونوادشو قانع كنه تا به ازدواجش با سپيده رضايت بدن.
از اونطرف امير ميخاد بره مسافرت، كيش. واسه همينم به سپيده زنگ ميزنه.
امير: الو سپيده سلام. -سلام عجقم. -عزيزم من ميخام برم كيش مياي با هم بريم؟ -من نميتونم بيام. به مامانم چي بگم؟! -اگه دوسم داري بيا ديگه. -نميشه آخه - يعني نميخاي بريم بازاراي كيش خريد؟ -اين چه حرفيه مگه من دنباله پولتم. -شوخي كردم سپيده جونم. -كاش يكم زود تر خبر ميدادي. -آخه يدفعه اي شد. -باشه چون دوست دارم ميام. اما بازارم بايد بريم! حالا چند روزه ميريم؟ -٣روزه.
بله... سپيده و امير باهم ميرن كيش.
تو اين مدت رضا روزي ١٠٠ بار به سپيده زنگ ميزنه. اما گوشيه سپيده خاموشه. رضا خيلي نگران ميشه. شبا خوابش نميبره. كلي اس ام اس براي سپيده ميزنه. اما كيه كه جواب بده...
بعدِ سه روز سپيده بر ميگرده و گوشيشو روشن ميكنه. اوه... گوشيش زنگ ميخوره.
سپيده: الو سلام رضا جون. -رضا با گريه: كجا بودي چرا گوشيت خاموش بود عوضي؟! -داري فحشم ميدي؟ من بيمارستان بستري بودم. بايد عمل كنم! ميفهمي؟! -يا ابوالفضل! عمل واسه چي؟ -براي كبدم. ميگم رضا شايد ديگه منو نبيني!
رضا با صداي اشك الود: چرا عزيزم. مگه عملت خطرناكه؟ -نه اما ٥٠٠ تومن براي عملم كم دارم. -من پولشو جور ميكنم. -جدي؟ -اره تا كي وقت داري؟ -فردا.
رضا ميگه: اصلا فردا باهم ميريم واسه عملت. -نه... بايد با داداشم برم. -باشه پس شماره كارتتو واسم اس كن. چشم عجيجم. باي.
سپيده با خودش ميگه چقدر اين رضا احمقه.
رضا پولو جور ميكنه و ميفرسته واسه سپيده.
ادامه دارد...
بچه اين داستانو دنبال كنين آموزندس

  70489

باورتون نشه
دیشب داشتم اسای پارسال که به هم داده بودیم رو میخوندم
خاک بر سرم
دوباره عاشقش,شدم!!!

  70488

یه خاطره یا یه درد هرچی خودتون دوست دارید اسمشو بذارید
باهم قرار گذاشتیم اسم آیدی هامون بلوتثامون پسورد گوشی هامون یا هر رمزی,که باهاش سروکار داریم رو بذاریم ma2ta
بعدش,که باهم ازدواج کردیم و به امید خدا بچه دار شدیم
همشون رو عوض کنیم بذاریم
ma3ta
حالا ma3ta که نشد هیچ ma2ta هم شد
man1ki
ولی من دیوونه هنوزم میگم ma2ta!!!

  70474

خداهم نميتواند"تو"را از "من" جداكند!
وقتي هرروز،دستت در دست من
وقتي هرشب،سرت بر شانه ي من است
بر،بوم نقاشي ميان اتاقم!!!
باوركن!"آرام"

  70431

گل اگر چشم خودش باز کند خواهد مرد / ماه در اوج غرورش به زمین خواهد خورد

چون به زیبایی تو حسرت ، عالم خوردند / برق چشمان تو روح از تنشان خواهد برد . . .