دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اس ام اس جدید

  29357

اینی که میگم به مرگ بچه ام راسته!!!
2روز پیش یکی از بچه محلامون اومد باشگا ثبت نام کرد... ولی من اونروز نبودم
بعد دیروز رفتم باشگا، اونجا دیدمش، میگه اِ هادی تو ام باشگاه ما میای!!!!
من : :|
برادرزاده ی آرنولد: :|
کنفدراسون فیفا! :|
ینی ما با اینا شدیم 70 میلیون.به غرعان

  29352

براي هر کسي يه اسم تو زندگيش هست که تا ابد در هر جايي بشنوه،
ناخودآگاه بر ميگرده به همون سمت ...........
قبول دارید؟!؟!؟

  29315

از چوپان پیری پرسیدند چه خبر ؟
با لحن تلخـی گـفت :
گـــــــــــــرگ شد آن بــــره ای که نوازشش میکردم!

  29301

ستاره ي بخت هيچ كس شوم نيست؛ اين ما هستيم كه آسمان را بد تعبير مي كنيم (ارنست همينگوي)

  29300

بی شرم ترین فرامانروایان آنهایی هستند که ناکارامدی و اشتباهات خود را به مردم نسبت می دهند ( ارد بزرگ )

  29299

آیا شما دوست دارید همان صخره ای باشید که مسیر رودخانه را عوض می کند ؟(کلر نور )

  29298

تمامی تغییرات ، حتی تغییراتی که آرزویشان را هم داریم ، غم انگیزند چرا که آنچه در جریان یک تغییر رها می شود ، بخشی از وجود ما بوده است . برای تولدی دوباره باید از جهان قبلی رخت بر بست ( آناتوس فرانس )

  29280

به سلامتی خودمون
که توی پلک زدنامون
یاد آدمهایی هستیم
که بد کردن باهامون !
 

  29279

ما ۳ چیز را در دوران کودکی جا گذاشته ایم :
شادمانی بی دلیل
دوست داشتن بی دریغ
کنجکاوی بی انتها
به سلامتی روزهای خوب زندگیمون …

  29188

الهي بندگانت گوشت بره گوسفندمي خورندواينچنين درنده ميشونداگرگوشت شيروپلنگ راحلال ميكردي وميخوردندچه مي شدند

  29170

قطره دریــاست اگر با دریـاست. . .
ورنه او قطــره و دریــا ، دریــاست. . . .!

  29164

“بنده” که نباشی “متکبر” می شوی ، حتی در سجده های طولانی …

  29163

بچه که بودیم شبها فکر میکردیم فردا چی بازی کنیم ؛ الان فکر میکنیم فردا زندگی قراره چی بازی ای بکنه باهامون …

  29162

وقتی گرسنه ای یه لقمه نون خوشبختیه …
وقتی تشنه ای یه قطره آب خوشبختیه …
وقتی خوابت میاد یه چرت کوچیک خوشبختیه …
خوشبختی یه مشتی از لحظاته … یه مشت از نقطه های ریز که وقتی کنار هم قرار می گیرن یه خط رو می سازن به اسم زندگی !
قدر خوشبختی هاتونو بدونید !

  29160

وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و می بینی چه قدر آهسته می ره، می فهمی پیر شده!
وقتی داره صورتش رو اصلاح می کنه و دستش می لرزه ، می فهمی پیر شده!
وقتی بعد غذا یه مشت دارو می خوره، می فهمی چه قدر درد – داره اما هیچ چی نمی گه!
و وقتی می فهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش، دلت می خواد بمیری