تاریخ انتشار : اسفند 1391
عاغا روز اول دانشگاهو بود:
یدفه یکی از دخترا که جلو نشسته بود در کیفشو باز کرد بعد یه سیب (تغذیه واسه زنگ طفریح)سر خورد افتاد وسط کلاس من آمدم به رو خودم نیارم برگشتم دیدم همه دارن میزا رو گاز میزنن منم غش غش خندیدم دیگه داشتم دل غشه میگرفتم.
(به افتخار نون پنیرای ابتدایی دستا رو موس حالا لایک لایکلایک لای لای لای لایک).