تاریخ انتشار : بهمن 1391
دستتو نگرفتم تا ببرمت پیش دوستام تا از بینشون گلچین کنی...
حیف که دیر فهمیدی خواستم به وفاداریت و نجابتت بنازم.
شاید تنها چیزایی که فکر میکردم داری.
وگرنه تااون جایی که یادم میاد کل سفر های مارکوپولو رو با مترو رفتیم...
و من هیچوقت نگفتم خسته شدم یا سردمه و ... تا شرمنده نشی
وگرنه هوای بهمن ماه که همیشه سوز داره....
میشه لطفا برگردی....؟