دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 254513

تاریخ انتشار : مهر 1398


پیرمردی استاد مادرم بود تعریف میکرد:
در جوانی که در دانشگاه هاروارد درس میخواندم پدرم پول زیادی داشت هرچه میگفت برای تحصیل پولی بدهد ودر آنجا خانه ایی بگیرد قاطعانه درخواستش را رد میکردم ومیگفتم : من هیچ وقت سرمایه کشورم را به تاراج نمی گذارم .
جالب است بدانید او حتی برای پول تحصیل دانشگاه را تمیز میکرد ولی یک ریال ازسرمایه کشورش را به تاراج نمیبرد
وطن پرست به این مرد میگویند نه کسی که تتو کنند:جانم فدای ایران
(یک داستان واقعی)