تاریخ انتشار : مرداد 1398
بچه بودم بابام بردم دکتر. وقتی نوبتم شد اینقد میترسیدم چار چوب در مطبُ گرفته بودمو داخل نمیرفتم
بابام گفت آقای دکتر الان میارمش، این وقتی خر میشه توی هیچ طویله ای نمیره.
دکتره با دهن باز فقط بابامو نگاه میکرد :|