تاریخ انتشار : بهمن 1395
غریبه ترین اشنایم
میدانم دلبر داری دلبری ک رخنه کرده در جان و دلت
راست است که میگویند نو که امد به بازار کهنه دل ازار میشود اما میدانی همه چیز کهنه اش بد نیست مثلا عشق که اولین و قدیمی ترینش هیچگاه فراموش نمیشود
مثلا دوست که قدیمی اش ناب است و ارام جان
مثلا شراب که قدیمی اش چیز دیگری است
مثلا من که خودت خوب میدانی برای تو چه بودم... اما بی تفاوت از من گذشتی
ای اشناترین غریبه ام غریبه بمان...