دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 221040

تاریخ انتشار : ارديبهشت 1395

دلم تنگ است


دلم میسوزد از باغی که میسوزد


نه بیداری ، نه دیداری، نه دستی از سر یاری


مرا آشفته میدارد چنین آشفته بازاری


تمام عمر بستیم و شکستیم، بجز بار پشیمانی نبستیم


جوانی را سفر کردیم تا مرگ نفهمیدیم بدنبال چه هستیم


عجب آشفته بازاریست دنیا،عجب بیهوده تکراریست دنیا


میان آنچه باید باشد و نیست ، عجب فرسوده دیواریست دنیا


چه رنجی از محبت ها کشیدیم ، برهنه پا به تیغستان دویدیم


نگاهی آشنا در این همه جمع ، ندیدیم و ندیدیم و ندیدیم


سبکباران ساحل ها ندیدند،به دوش خستگان باری