تاریخ انتشار : دي 1394
زلف راریخت روی شانه ی باد،
باد رابین دردسرانداخت،
آمدعباس!نصف لشکر را،
ازتکاپوهمین خبر انداخت.
بازدردل غم مولای غریب است مرا،
اربعین است وغم شیب خضیب است مرا.
هنوز راه ندارد کسی به عالم تو،
نسیم هم نرسیده به درک .پرچم تو