تاریخ انتشار : اسفند 1393
خاک هر شب دعا کرد
ازته دل خدا را صداکرد
یک شب آخردعایش اثر کرد
یک فرشته تمام زمین راخبرکرد
وخدا تکه ای خاک برداشت
آسمان را در آن کاشت
خاک را توی دستان خود ورز داد
روح خود را به او قرض داد
خاک در دست خدا نور شد
برگرفت و از زمین دور شد
راستی من همان خاک خوشبخت
من همان نور هستم
پس چرا گاهی آن قدر ازخدا دور هستم ؟؟ !!