دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 184307

تاریخ انتشار : آذر 1393

سکوت ینی...مٌرده فریادم..elham

میترسم حرفی بزنم..ک مبادا فورجوک بخاطرغمه وغصه ی زیاد..تاییدش نکنه
خیلی خستم بچها..تاحالا هیچی ازخودم نگفتم..هیچی..اصا نای حرف زدن نداشتم...
مشکلی تو زندگیم ندارم..همه چی خوب..من خوب..عشقم خوب..اما.این روزا بدجوری گرفتار شدم.یه ازخدابی خبر.اومدمو زندگیمو بهم ریخت.رابطه ی منو عشقم.منو مامانم.منو بابامو خراب کرد..هعععی
نمیدونم خاستگارو کجای دلم بزارم.با اومدنش همه چی خراب شد..عشقم شرایط مالیش اونقد خوب نیس ک بتونه بیاد جلو..مامانمم اصرار داره ک اگ نمیاد منو شوهر بدن..اهه..طفلی حسامم..اانقد ناراحت بود ک دیگه چشماشو بست رو اینکه کارش درست حسابی نیس.درسش نصفه نیمه اس.دیروز بهم گف بامامانم میام.حدقل برات نشون میارم..اما من نزاشتم.چون همیشه دلم میخاسته ..سریلند بیاد.باغرور بیاد خاستگاریم..نمیدونم چیکار کنم.بچها تروخدا واسم دعا کنید..تو بدشرایطی ام...خیلی بد..‎:(‎