تاریخ انتشار : آذر 1393
به تو گفتم سفر میرم نپرسیدی كجا میری
نگفتی خسته ی راهی نگفتی كه چرا میری؟
به تو گفتم فقط میرم نفهمیدی كه دلگیرم
ندانستی و من رفتم،نگفتی بی وفا! میری؟
صدایت كردم و گفتم كه من قصد سفر دارم
چرا كه خوب میدانم، تو باشی بیصدا میری
به امید صدای تو قدم آهسته میكردم
كه شاید باز از م پرسی ، نرو! بی من كجا میری؟!
تنم درگیر رفتن بود ومن در گیر كار دل
كه دل پرسید دیوانه! بدون من كجا میری؟!