تاریخ انتشار : آبان 1393
بچه ها امشب ی بغض عجیبی گلومو گرفته بیخود میرم تو حیاط دور میزنم اهنگ گوش میدم ولی نه دلی که شکست دیگه شکست ...دیشب به عشقم همونی که خیلی از غرورم گذشتم تا بهش ثابت کنم دوسش دارم گفتم تو دیوونه دوست داشتنی خودمی .... خیلی صبر کردم تا ببینم چی میگه بعد ی ربع میگه من فقط متعلق به خانمم هستم نه کس دیگه .... نمیدونین چقد بد بود بیمعرفت من همه جا به اسمت میم مالکیت اضافه میکنم اونوقت حالا شدم کس دیگه ؟ خیلی بیمعرفتی پسر خیلی ....