دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 173309

تاریخ انتشار : مهر 1393

آقا بچه که بودم یه شب خونه همسایمون شام دعوت بودیم، بچه‌های همسایه یه تعداد فلفل سبز تند آوردن گفتن کی میتونه اینا رو بخوره، منم جوگیر شدم گفتم من، آقا چشمتون روز بد نبینه با گاز اولی که به فلفل زدم چنان آتیشی گرفتم که حتی نتونستم سر جام بشینم و مث فشنگ از جام پریدم و دویدم به سمت در و درو باز کردم و از خونه خارج شدم تا یجوری بتونم این آتیشو خاموش کنم...