دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 260637

تاریخ انتشار : مهر 1399

دیشب تا صبح بیدار بودم بعد صب به بابام گفتم باباجونمممممم من که هر روز صب واست چایی میزارم یه قهوه درست میکنی؟خلاصه با کلی منت آخر قبول کرد بعد رفتم تو حال ببینم آماده شده یا نه دیدم یه چیز زردی تو قهوه سازه بوی تند ادویه عم میده نگو قهوه جدید خریده بعد با زرد چوبه اشتباه گرفته ریخته تو قهوه ساز
بعد هی میگه نههه این قهوه جدیده بعد بردم واسه مامانم میگه این قهوه ترکه نباید اینجوری درست میکردی میگم مادر من بوش کن تازه فهمیده این قهوه نیست زرد چوبه س