تاریخ انتشار : شهريور 1399
یه روز یه خانمی رفته بود حموم بعد در زدن. دید اکبر اقاست که نابیناست. گفت خب اون که منو نمیبینه پس بدون لباس در و باز کرد. شیرینی دستش بود و اومد نشست رو مبل. خانمه گفت خب اکبر اقا مناسبت شیرینی چیه؟
اکبر اقا گفت:
شیرینی عمل کردن چشممه! *_*