دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 259762

تاریخ انتشار : شهريور 1399

این متن که نوشتم جوک نیست ولی تمام ایرانیا باید بخوننش

ساعت دو شب  19 دی است از سرما هر تنابنده ایی به کنجی خزیده , جز صد هزار مرد جنگی که خسته اند اما مصمم برای پیروزی نهایی. 60 هزار نفرشان دیگر هرگز رنگ خانه را نمیبینند..... فریاد یا زهرا در بیسم ها می پیچید تا یکی از بزگترین و خونین  ترین نبردها پس از جنگ جهانی دوم شروع شود . منور پشت منور است است که دشت شلمچه را نورانی میکند سربازان بی ادعا به دژ های 10 متری بصره یورش میبرند همان دژهایی که توسط ژنرال های کارکشته شوروی طراحی شده و صدام با پوزخند گفته بود حتی یک گنجشک هم از این دژ ها رد نمیشود. حقم  داشت دژهایی  در 6 لایه که با سیم خاردار زمین باتلاقی مین های ضد نفر سنگرهای تانک و تیربار در ارتفاع 10 متری محافظت میشدند. اما تو چی میدانی قدرت ایمان و امید چه می کند؟ دژها در بهت غرب وشرق یکی پس از دیگری فقط صرف دو هفته سقوط میکنند آن جا که سردار علی فضلی و سپاه محمد رسول الله با اخرین توان و غیرت به آخرین دژ میکوبند و آن را نابود میکنند و ایران به 12 کیلومتری بصره میرسد . نبرد نهایی برای فتح جنگ . اما امان و امان که دیگر نه توشی مانده و نه توانی نه نیرویی و از شرق غرب هلیکوپتر و تانک و تجهیزات شمیایی ظرف سه روز به عراق میرسند. حتی 20 هزار  کماندوی آمریکایی آماده اند تا اگر بصره سقوط کند به یاری صدام بشتابند. اما نشد که نشد کمر سپاه ایران زیر این فشار خورد کننده شکست..... بعد ها یک ژنرال عراقی گفت هیچ متری از شلمچه را پیدا نمیکنید که آن را بمباران نکرده باشیم درعاشورای شلمچه هیچ متری از  زمین را نمیابی که در آن خون پاکی نریخته باشد خون هایی  که تا ابد خواهند جوشید و جوشید