دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 255839

تاریخ انتشار : دي 1398

اقا ینی سوتی دادم در حد غضنفر السلطنه...
با رفیقام رفته بودیم کنسرت بچه های مجتمع خودمون (همه اشنا از دم) بعد دیگع تموم که کردن همه داشتن میرفتن منو دوستم یلدا رفتیم پیش یکی از بچه ها سلام کنیم رفتیم رو سن این یارو (خشایار) وایساده بود کنار یکی از صندلیا که روبروش میکروفون بود اقا من از قدم اولی کع برداشتم شروع کردم سلام احوال پرسی : به به خشی جوون خسته نباشی عالی بودی داداچ بخدا چی بودن بقیه فقط خودت*-* بعد اونم هی میخندیدم یهو گف بقیه منظورت با پدرامه؟ )چون کلا با پدرام لجم( منم که دیگع رسیده بودم نزدیکش همینجوری نشستم رو صندلیه با حرص گفتم: اره بابا با خودشم ... اعتماد به لایه ازون:/ این رفیقاشم چه اقای صدا اقای صدایی راه انداختن مرتیکه مو حنایی با اون قیافه مسخرششششش :/
ینی چشتون روز بد نبینه ...
میکروفونه رو نمیدونم کدوم گوره خری روشن گذاشتع بود و این مسخره ی من همینجوری تو سالن اکو میشد و به طرز جالبی همع سکوت کرده بودن اقا یهو همه زدن زیر خنده خود پدرامم خندش گرفته بود
وبدین ترتیب بروم رفتتتتتت:(