دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 255540

تاریخ انتشار : آذر 1398

خانمم میگه یه خاله داره که خنگ بازی هاش زبانزد فامیل شونه!
وقتی تازه توی یه بانک خصوصی استخدام شده بود، برای به موقع رسیدن صبح زود با ماشین راه می افتاد. هر روز، توی مسیر رفت و برگشت، از زیر یه پل عابر پیاده نزدیک خونه شون رد می شد. چند وقت ذهنش درگیر این مسئله بود که چرا شهرداری صبح خط کشی می کنه بعدازظهر اونو پاک می کنه و چرا خط کشی مشکیه!؟ نه سفید. حتی توی اینترنت هم سرچ کرده بود، آیین نامه های راهنمایی و رانندگی کشورهای مختلف!؟ رو خونده بود ببینه خط کشی مشکی چیه. آخر سر یه روز می زنه کنار، پیاده میشه، میره روی خط کشی می ایسته. حالا حدس بزنین چی بوده، خانم سایه نرده های پل عابر پیاده رو خط کشی عابر پیاده می دیده!!!!!!!
خاله خانمم :@
خانمم بعد از تعریف کردن :
من بعد از شنیدن داستان :)))))))