تاریخ انتشار : مهر 1398
کچل خسته(یه شیرازی خسته)
شوهر خالم تعریف میکرد که اون اوایل که تازه پیتزا اومده بود ما رفتیم سفارش دادیم . بعد که اوردن به گارسون گفتیم چرا نون نیوردی .
گارسونه هم با یه لبخند که انگار تو دلش میگفت اینا چه اسگولایی هستن رفت نون اورد وما هم نشستیم پیتزا رو با نون ساندویچی خوردیم