دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 253496

تاریخ انتشار : شهريور 1398

یکی تعریف میکرد:

چرا من طلاق گرفتم ...
حتمأ بخونید عبرت بشه براتون
امسال روز تولدم خيلي ذوق زده رفتم سر ميزه صبحانه زنم بهم تولدم رو تبريك نگفت، وقتي پسرم رو ميبردم مدرسه اونم بهم تبريك نگفت، وقتي برادر زنم كه بهترين دوست دوران كودكيم بود بهم زنگ زد تبريك نگفت، اما وقتي رفتم سر كار منشيم با لبخند گفت تولدت مبارك آقاي رءيس!! بعدش منو به نهار دعوت كرد. بعد از نهار من رو برد خونش، همينطور كه رو كاناپه نشسته بوديم روسريش رو برداشت و گفت صبر كن من الان بر ميگردم و رفت تو اطاق خوابش، وقتي در رو باز كرد يه كيك تولد دستش بود زن و بچه م و برادر زنم پشتش ميخوندن تولدت مبارک ....
.
.
.
.
منم لخت رو كاناپه در از كشيده بودم!!!!
یعنی ریدم تو مغز کسی که سورپرایز رو اختراع کرد