تاریخ انتشار : مرداد 1398
کافه بودم میز کناری دوتا دختر یریز منو دید می زدن میخندیدن به یکیشون گفتم: اگه چیز خنده داری هست به منم بگید بخندم:|
گفت : قیافت، لباسات، سیبیلت که یه طرفش کوتاه تره اینکه کفشاتو جلو کافه درآوردی الانم فلاکس به دست چهارزانو نشستی رو میز داری میخونی:-)