دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 249479

تاریخ انتشار : بهمن 1397

کلاس مدیریت مالی اکیپ ما پسرا همیشه اخر مینشستن و دخترا همیشه مجبوربودن جلو(کلا کم جمعیتیم ۵تاپسریم ۶تا دختر) بشینن
من تو ماشین نشسته بودم داشتم میرفتم دانشگاه که یکی از پسرا بهم زنگ زد دخترا جامونو گرفتن بیا بلندشون کن
گفتم غمت نباشه تو راهم دارم میام
آقا رسیدم پسرا بیرون کلاس بودن بهشون گفتم برید تو این یکی کلاس من میرم اینارو میکشم بیرون بعد شماها سریع بپرین تو کلاس آخر بشینین
رفتم تو کلاس گفتم استاد نمیاد بیایین بریم اینجا معطل نشیم
اینارو کشوندم بیرون و گفتم بچه ها اومدن بیرون بپرین تو کلاس و دویدم
یه نگاه به پشت سرم کردم شش تا دختر افتادن دنبالم و خبری از پسرا نیست
کلاسمون چون حوالی غروب بود اینام چراغ رو خاموش کرده بودن منم جایی رو نمیدیدم یکیشون بهم پشت پا زد با کله رفتم تو صندلیا
دوباره اینا نشستن سرجاشون
تا یه هفته لنگ بودم
بعد یکیشون اومده بود ببینه چیزیم نشده گفتم نه سالمم چیزی نشده
یه لگد دوباره زد به ساق پام و گفت تقصیر خودتونه
هم کلاسی من دارم آخه؟؟!!
میخوای میلگرد بدم خدمتت قطعش کن