تاریخ انتشار : تير 1397
من اونجا به رتبه برتر شدنم تو کنکور،امیدوار شدم،که دیدم تواونجایی که ما امتحان میدادیم،ردیف اول که کلا نیومده بودن، ردیف پشتش یه چندتا خواب بودن، دوسه تاهم داشتن شیر یا خط مینداختن،از پشتم هم هی صدای خرچ خرچ،چیپس خوردن نفرپشتی میومد...
بعد دخترخالم تعریف میکرد،توحوزه امتحانی دخترا،همه عین پلنگ زخمی داشتن جواب میدادن،حتی دیده شده چندنفر از زور دستشویی اشک میریختند ولی حاضرنمیشدند برن.!