دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 237074

تاریخ انتشار : آذر 1396

قسمت دو. خلاصه داش عباسو بفرستم به بازیgta بشینم پشت کامپیوتر و تمام رمز بازیو بزنم و مردمو به صورت زامبی به سراغش بفرستم داش عباس از پشت مانیتور بگه هوی بوزینه پشمک به سر دسته چلاق چرا با من اینکارو میکنی منم در حالی که دارم دوغ کاکتوسی بی گاز آتشین می خورم و پشمک های زیر بغلمو میکشم بخندم و از دهنم مار بزنه بیرون در همین وقت کسی در بزنه و بیاد تو و بگه شما جای داش عباس نشستی پس باید بیای و توضیح بدی منم که از استرس خاکشیر هم میزنم بگم یعنی چی ؟ اونم بگه خودت مفهمی منم برم ببینم چی میگن غافل از اینکه داش عباس با زامبی ها جنگیده و اونارو شکست داده و با جت داره میره تا از هفت خان بازی ها بگذره بیاد پدرمو در بیاره ادامه در قسمت بعد
روزتون کاکتوس خوش باشید
مخلص داش عباسم هستیم