دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 233753

تاریخ انتشار : مرداد 1396

من و داداشم چند روز رفتیم پیش خالم بمونیم بعد داداشم هر وقت حوصلش سر میرفت با ایکس باکس پسر خالم بازی میکرد .
یه بازی جنگی ای بود مثل جی تی ای ولی مرده یه سری قابلیتای ماورایی داشت
یه بار که داشتم بازیش رو میدیدم
دیدم یه زنه رو از گلو گرفت
با خودش برد بالای یه ساختمون بلند
و در حالی که داشت از ساختمون بالا میرفت میگفت : میخوام همه ی این شهرو از زنا پاک کنم چرا حجاب نمیگیری هان چرا حجاب نمیگیری زن بی ادب
من @-@
بعد از بالای ساختمون پرتابش میکرد ده کیلومتر اونور تر
بعد قاه قاه میخندید *_*
گودزیلای پایبند به قوانینه داریم :/