دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 233003

تاریخ انتشار : مرداد 1396

یکی از فانتزی های کاکتوسی من اینه که وقتی میرم به جنگ دهه هشتادی ها یه یخچال بخوره تو سذم برگردم بالا رو نگاه کنم که ببینم عه این که حاجی جاستیه بعد در حالی که خون از پاهام میاد بالا با نعره ای بلند داش عباسو صدا کنم ولی دلش عباس با پراید گوجه ایش داره تو افق قلیون میکشه و نمیاد منم بگم لامصب آخه تو تو فانتزیای عباسی بعد جاستین در حالی که هلو میخوره بگه به تو چه. منم به تقلید از داش عباس از تو شلوار کردی یه صندلی دربیارم ولی خودم منهدم شم
راستی دوستان اولین پستمه حمایت کنید
منتظر فانتزی های کاکتوسی دیگر من باشید