دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 230162

تاریخ انتشار : فروردين 1396

رفتم خونه یکی از آشناهامون...
دخترش چایی اورد ولی قندون تو سینی نبود...
من_هانی قندون کو پَ؟
هانیه_اِ...چوسُ میدا
من_ (o_O)...بله؟به خودت
اون_چی؟ چوسُ میدا؟
من_دِهَ...حالا هی نگو ...
اون_چیه مگه کره ای ازت معذرت خواهی کردم...
من_الله اکبر...
عیدم رفتیم خونه دختر عموم بس که دخترش(خرم اباد دانشجواِس) به لری بهم فحش داد شخصیتمو زیر سئوال برد...
اونوخ من یه بار ازدهنم در اومد گفتم شِت...
از بس فامیل مسخره ام کردن کم مونده بود زبون مادریمم یادم بره...