دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 229222

تاریخ انتشار : اسفند 1395

یکی از فانتزی هام اینه که برم تو عروسی یکی از اقوام داد بزنم عروس چقد عنتره دوماد از اون بدتره!بعد یهو به دوماد بر بخوره بیاد لنگ راستشو تا زانو از دماغم بکنه تو حلقم بعد من بیفتم رو زمین همین طورکه داره خون از قوزک پام لیتر لیتر میزنه بیرون یهو ببینم عباس و جاستین دارن هارهار بهم میخندن بعد یهو بهم بربخوره برم با دارودستشون دعوا کنم عین خر کتک بخورم بعد همینطور که دنبال ادم باشم بیاد بریم دوباره باهاشون دعوا کنیم یهو چشمم به کاظم گوزو بیفته بعد بریم باهاشون دعوا کنیم بعد دوباره عین خر کتک بخوریم بعد در دقایق آخر عمرم کاظم یه گوز بزنه جوری که از وسط جر بخوره!بعد عباس اینا درحالی که دنبال اکسیژن میگردن برن تو افق محو شن!بعد منم با دیدن این صحنه یهو دریچه قلبم گشاد شه خون از ستون فقراطم چکه کنه بعد روحم بره تو افق محو شه ببینه کاظم و عباس و جاستین اونجان.اصن یه وضیه عباس ساپورت جاستینو پوشیده شبیه عن شده!(با عرض معذرت از داداش عباس!!)داره با اهنگ سلنا گومز آذری میره!!!بعد یهو کامبیز 5ساله از تهران(پدرسگ)یه ترقه بندازه دود شیم بریم تو حلق کامران!!!!!