تاریخ انتشار : دي 1395
رفیقم یه مرغ مینا داره اسمشو گزاشته جعفر.
اومده بهم میگه:یه چندسالیه دارم بهش حرف زدن
یاد میدم هر وقت صداش میکنم میگم جعفففرررر
اونم میاد میگه جوووونوووم (با لهجه آبادانی)
وضع مارو میبینی مردم به پرندشون حرف زدن یاد میدن
اونوخ من نشستم پا تلویزیون باب اسفنجی نگا میکنم.