دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 223921

تاریخ انتشار : مرداد 1395

«الا بذکر الله تطمئن القلوب»
رفته بودیم تنگه واشی بعد تو راه برگشت خواهرم لرز کرد.خلاصه اوضاع حسابی بغرنج(بقرنج..؟!)بود که بالاخره من در یک حرکت فداکارانه شالمو با کلاه عوض کردم و دادم هدی دورش بگیره..بعد دیدم مامانم یه لبخند ملیح زدا...توجه نکردم!!!!
امروز رفتم تلگرام گروه خانواده دیدم مامانم گذاشته:
کشف حجاب زهرا در تنگه واشی..
اسطوره حجاب خانواده بدون روسری در ملا عام..
و...
بعدم کلی عکس و فیلم که گرفته بود ازمم گذاشته بود!!
حالا پاسخ فامیل:
نن جون=جووون مرگ شی به حق پنش تن
خاله=آبرومونو بردی..خاک تو سرت
دایی=بدون روسری شکل آمیتاپاچان بی تفنگی..
پسرخاله=توام جیگرییاااااا
من=:(((((
مامانم=:))))