تاریخ انتشار : مرداد 1395
یه روز خونه بابا بزرگم بودم که تلفنشون زنگ زد منم برداشتم . یه آقایی پشت خط خبر مرگ یکی از رفیقای بابا بزرگمو داد منم چند بار گفتم خدا رحمتش کنه بعد بابا بزگم پرسید کی بود و چی کار داشت دیدم اگه بگم اینم میمیره گفتم هیچی پای فلانی شکسته .
یهو گفت حالا ختمش کجاست؟؟؟