دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 222145

تاریخ انتشار : تير 1395

جونم براتون بگه که هفته پیش داشتم میرفتم دانشگاه امتحان بدم...
هندزفری هم توی گوشم بود و آهنگ گوش میکردم...
نگاه به ساعت کردم دیدم اگه بخوام با این سرعت برم دیرم میشه!
خلاصه شروع کردم به دویدن به طرف ایستگاه تاکسی ها...
مرکز شهر هم بودم ، شلوغ بود حسابی!
منم لباس مشکی پوشیده بودم...سر تا پا...
توی جو آهنگ هم بودم و حسابی تند میدوویدم و میپریدم و اینا...
چشمتون روز بد نبینه....از یه سطحی که حدود 60 سانت با زمین فاصله داشت پریدم...دو قدم دوویدم و یهوو پام لیز خورد و دقیقا کنار تاکسی ها آنچنان خوردم زمین که یه دور کامل روی آسفالت غلت زدم...!!
یهو دیدم همه دارن نگام میکنن...خیلی صحنه ناجوری بود!
منم واس اینکه بیشتر از این ضایع نشم پاشدم وایسادم و شروع کردم به داد زدن و فرارکردن!!!!
میدوویدم و داد میزدم بگیــــــــرینش!!! بگیــــــــرینش نامردوووو...
تمام دار و ندارم رو برد....وایــــــــساااااا ******.....
مردم هم فقط نگام میکردن و منم توی افق محو شدم و قید تاکسی رو زدم...
حالا بماند که با چه وضعیت و قیافه ای رسیدم دانشگاه و رفتم سر جلسه امتحان....