تاریخ انتشار : ارديبهشت 1395
اعتراف میکنم روز سیزده بدر گوشی زنداییمو برداشتمو به دخترش اس دادم
صب کن برسیم خونه حسابتو میرسم تا دیگه از این کارا نکنی
هیچی دیگه بیچاره اومده بود پیش مامانه میگفت مگه چی کار کردم من بعدشم فهمیدن کار منه
میخواستن برن تیمارستان تحویلم بدن
خخخخخخخخ