دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 217176

تاریخ انتشار : بهمن 1394

با دخترعموم نشسته بودیم گرم صحبت بودیم عادت داره وقتی حرف میزنه از روی زمین چیزی جمع میکنه یکهو یک چیزی برداشت دیدم مگسی که چند دقیقه پیش با مگس کش شل و پلش کرده بودمو داره با آب و تاب حرف میزنه و اون فلک زده رو با دستاش ریز ریز میکنه با چشمای گشاد شده و دهن وامونده به دستاش نگاه میکردم که متوجه حالت من شد و به دستاش نگاهی انداخت در حالی که من از شدت خنده داشتم منفجر می شدم اون از کار چندش آورش میخواست بالا بیاره خیلی صحنه جالبی بود جای همگی خالی!!
دخترعموی مورچه صفته که ما داریم همه چیو از روی زمین جمع میکنه !!