تاریخ انتشار : بهمن 1394
می خوام از سوتی که چند روز پیش دادم بگم براتون
آقا با یه تاکسی اومدم نزدیک خونمون پیاده شدم موقع دادن کرایه پول خورد نداشتم راننده گفت از مغازه خورد کن بیار
رفتم وقتی برگشتم اومدم پول رو دراز کردم سمت راننده
دیدم با یه حالت متعجب همینجوری نگاه میکنه و پولو نمیگیره منم هی میگفتم بگیر دیگه
که یه هو دیدم راننده از ماسینی که اونور تره با یه خنده ی تمسخر آمیز منو صدا میزنه اصلا داغونم کرد
همونجا محو شدم