دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 212687

تاریخ انتشار : آذر 1394

خوب امروز بابام بچند تا اعتراف خنده دار کرده حالا اعتراف اولشو براتون بنویسم
زمان جنگ بابام 15سالش بوده با همرزماش میبینن حوصلشون سر رفته سنگر بغلشون تابوت بوده بابام بلند میشه میره تو تابوت ملافه سفید هم روش میکشه یکی از رزمنده ها میاد حالا نمیدونم از روکنجکاوی بوده یاچی در تابوت رو که باز میکنه بابام بلند میشه با اون ملافه سفید دنبالش میکنه بنده خدا از ترس تیر هوایی شلیک میکرده :)))