دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 211566

تاریخ انتشار : آبان 1394

يه روز سرما خورده بودم و خونواده ماهم كه به گياه وخواص دارويى گياه اعتقاد دارند مارو بردن پيش يه دكتر سنتى خلاصه اين دكتره به ما گفت
سير برات خوبه تا اينجا هيچ اتفاقى رخ نداد (ادبياتم تو حلقتون)
مااومديم خونه و باباى منم يه بسته سير ترشى گرفت موقع ناهار شد وناهار غذاى مورد علاقه من قرمه سبزى بود بابام بسته سير ترشى رو گذاشت روى ميز روبه مامانم كرد و گفت خانوم سير ميخورى مامانم گفت آره وبابام دوتا سير به مامانم داد بعد روبه داداشم كردو گفت عزيزم سير ميخورى داداشم گفت نه بعد رو به من كردو گفت تويكى غلط ميكنى سير نخورى فك كنم منظورش اين بود
پسر خوشگلم سير رو بخور زود خوبشى(دهه هشتادى خودتى )
ميدونم تاييد نميشه ولى حيفه اين همه انگشت زدم تاييد نشه